خانواده شوهرم آدمای خونگرمی نیستن و وقتی من وارد شدم به چشم عروس منو دیدن و نمیدونم چرا خیلی سعی میکردن بهم رو ندن منم بدتر از خودشون عقب کشیدم
البته مادرشوهرم خیلی رک و چن سری توی جمع با من خیلی خیلی بد صحبت کرد من چیزی نگفتم و احترام نگه داشتم اما کلا ازشون سرد شدم رفت و آمد میکنم اما نه زیاد هیچی ام نگفتم که دلخورم و یه جاری دارم خیلی سعی کرد منو اذیت کنه خیلی ام تلاش کرد حرصم بده موفقم شد
حالا مادر شوهرم خودش ناراحت شده میگه چرا تو خیلی رفت و آمد نمیکنی من که بهت چیزی نگفتم
اره الان چیزی نمیگه اما اوایل رفتارش خوب نبود به جز اینکه هیچ کاری برام نکردن اصلا مهم نیس کاری نکردن
الان سوالم اینه مادر. همسرم خودش اصرار داره میگه حتما یه چیزی هست تو با ما صمیمی نیستی بیا صحبت کنیم
بگم ناراحتیام و ؟