2777
2789

خانواده شوهرم آدمای خونگرمی نیستن و وقتی من وارد شدم به چشم عروس منو دیدن و نمیدونم چرا خیلی سعی میکردن بهم رو ندن منم بدتر از خودشون عقب کشیدم 

البته مادرشوهرم خیلی رک و چن سری توی جمع با من خیلی خیلی بد صحبت کرد من چیزی نگفتم و احترام نگه داشتم اما کلا ازشون سرد شدم رفت و آمد میکنم اما نه زیاد هیچی ام نگفتم که دلخورم و یه جاری دارم خیلی سعی کرد منو اذیت کنه خیلی ام تلاش کرد حرصم بده موفقم شد

حالا مادر شوهرم خودش ناراحت شده میگه چرا تو خیلی رفت و آمد نمیکنی من که بهت چیزی نگفتم 

اره الان چیزی نمیگه اما اوایل رفتارش خوب نبود به جز اینکه هیچ کاری برام نکردن اصلا مهم نیس کاری نکردن 

الان سوالم اینه مادر. همسرم خودش اصرار داره میگه حتما یه چیزی هست تو با ما صمیمی نیستی بیا صحبت کنیم 

بگم ناراحتیام و ؟

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

نه بگو ناراحات نیسم

😍✨دخترکوردم .میل به زندگی دارم🍩عشقم همسرمههههه💛💛 دلم برای سقز تنگ شده😭دیااارم 🍬🍬🍬تاپیکامو دنبال کنید 😁  تاپیک هایی که برای استاد زبانم میذارم رو نگاه کنید  و استفاده کنید .قطعا موفق میشید🍸من مدیونشونم .با این شرایط اقتصادی بد  به من کمک کرد به خودم بیام😊🌹امید هست

نه نگو. مگر خره نمیفهمه. میخاد ببینه چی بیشتر اذیتت کرده بیشتر از اون کارا بکنه نکه نقشه کشیده ولی آدمایی که تو کار اذیت کردن این کارو ناخودآگاه میکنن. به درکت از اینکه باید فاصله بگیری  اعتماد کن. مثل مهمون کم برو بیا 

من تجربه دارم زبون دراوردن بهم برچسب زدنتازه کاش به چشم عروس میدیدنکلفت انگار اونا شاهزاده من رعیت

همشون همینن من اجازه ندادم رفت آمد با برنامه دارم 

همش گلگی می‌کنه شوهرم گفته هروقت اخلاقتون و درست کردید اونم صمیمی میشه

نه نگو. مگر خره نمیفهمه. میخاد ببینه چی بیشتر اذیتت کرده بیشتر از اون کارا بکنه نکه نقشه کشیده ولی آ ...

دقیقا مثل مهمونم هیچ وقت دعوتم نکرده میگه عروس باید بیاد به ما سر بزنه 

یعنی بدون دعوت 

راجب جاریم چی خیلی سعی می‌کنه اذیتم کنه با حرفاش به اونم چیزی نگفتم نقطه ظعف ندم 

راجب جاریم چیزی بگم؟

نه نگو چون زیر بار نمیره رفت و آمد کم با فاصله

دقیقا من همینم 

با شوهرم میرم و میام 

اما میگه عروسی صمیمی باش 

شوهرمم میگه حرف دلت و بزن بزار بفهمه که باهات درست رفتار کنه منم نمی‌خوام حرفم بپیچه تو دهنا

تا قیامت که نمیشه باهاشون قهر باشی که اگه باشی بیشتر زندگیت آسیب می بینه 

نیازی نیست همه چی رو بریزی بیرون بعد نشه جمع کنی با وقار برو با وقار بیا مهمون برو مهمون بیا تو جمع بگو بخند ولی حریم بزار مثلا اگه بهت حرفی زدن که فکر کردی طعنه است بگو ببخشید متوجه منظور تون نشدم ...

و یادت باشه اگه گذشته کاری کردن و تو به هر دلیلی گذشت کردی کلا از ذهنت پاک کن یه نفر رو می شناختم بعد سی سال زندگی هنوز توی هر دعوایی از اون حسرت های شب عروسی اش می گفت 

فکر کن سی سال گذشته بود و اون سیصد بار قهر و آشتی کرده بود ولی هنوز نتونسته بود یه صفحه جدید باز کنه 

دقیقا من همینم با شوهرم میرم و میام اما میگه عروسی صمیمی باش شوهرمم میگه حرف دلت و بزن بزار بفهمه که ...

منم سه تا جاری دارم اصلا هم باهاشون صمیمی نمیشم 

هر وقت هم رفتم در جمع خانوادگی پیش شوهرم نشستم با شوهرم هم میام 

البته شوهرم همیشه تو جمع با اون ها خوبه با من دعوا می‌کنه 

اما همیشه من حد نگه میدارم 

چون هر وقت به مادرشوهر و جاری هام نزدیک شدم جز اذیت چیزی ندیدم

دقیقا من همینم با شوهرم میرم و میام اما میگه عروسی صمیمی باش شوهرمم میگه حرف دلت و بزن بزار بفهمه که ...

برا خودت مشغله درست کن مثلا کلاس برو سرکار باشگاه یا حتی بهانه رسیدگی به پدر مادر 

هر وقت گفتن چزا نمیایی بگو خدا می دونه که چقدر دلم براتون تنگ شده پیش تون نیستم ولی قلبم با شماست فعلا ببخشید دیگه سرم یه کم شلوغه ایشالا آخر هفته با شوهر میاییم 

یه مدت این مدلی بگذره عادت می کنند

برا خودت مشغله درست کن مثلا کلاس برو سرکار باشگاه یا حتی بهانه رسیدگی به پدر مادر هر وقت گفتن چزا نم ...

دقیقا عزیزم سرم و  شلوغ کردم و بیشترش میکنم 

چه کاریه آدم باید وقت بزاره برای خودش نه برای خانواده شوهر هزارتا هم حرف بزنن پشتت


منم سه تا جاری دارم اصلا هم باهاشون صمیمی نمیشم هر وقت هم رفتم در جمع خانوادگی پیش شوهرم نشستم با شو ...

آفرین منم اوایل نزدیک شدم من غریبه بودم به جای اینکه وارد میشم هوامو داشته باشن بدتر با هم میشدن و متلک و حرف و حدیث 

اصلا حوصله حاشیه ندارم 

اتفاقا شوهر منم بعضی وقتا جوگیر میشه اما خداروشکر پشتمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792