نمیدونم گاهی میمونم بین اینکه عمد یا غیر عمد
ولی روزی هزار بار محتوای این فکرو حالا به شکل های مختلف دارم
مثلا فرض کنید پولدار بودن رو مسخره می کنم
صب مامانم گفت اینو دایی فرستاده ، تو ذهنم داشتم به دایی فکر میکردم و کارش یهو گفتم پسرای دایی هم پولدارن و انگار میخواستم بخندم ، پولداری رو مسخره نمیکنما مثال زدم چون نمیخوام اون فکرو تکرار کنم ممکنه کسی بخونه ناراحت بشه ( این الان خطوره یا عمدی؟)
یا مثلا دارم با شما حرف میزنما تو ذهنم میگم زهرا هم پولداره چندبار
در حالیکه اصلا زهرا حضور نداره و من در مورد یه چیز دیگه دارم با شما صحبت می کنم
جالبه انگار وسط صحبت با شما میخوام به زهرا بخندم
اصلا چطور اینکارو میکنم با تو از کتاب میگم و تو ذهنم به چیزی دیگه در مورد یکی که اصلا نیس میگم یا میخوام بخندم انگار
در مورد بعضیام حساس شدم مثلا فردی که اون شرایط رو داشت و خدا بیامرزدش از دنیا رفت و من همش این ادم میاد تو ذهنم و با قی داستان
یا کلی ادم که شاید فقط دو سه بار دیدمشون و همش تو ذهنم میان و این فکرا رو دارم در موردشون