دوستم زماني كه مجرد بوده سركار ميرفته ، اونجا از يه آقايي (همكارش) خيلي خوشش ميومده ولي اصلا به روي خودش نميورده. تا بعد مدتي حس ميكنه اون آقا بهش علاقمنده و بهش توجه نشون ميده. اولش هم با فرستادن فيلم هاي مرتبط با كار توي وايبر شروع ميشه و كم كم ميرسه به عكس و كليپ هاي جالب و خنده دار بعدم ميره به سمت حال و احوال و ... بعد شروع ميشه كه آقا ميرسونش خونه و كم كم دست زدن و بوس و ...... الي آخر.
آهان اينم بگم آقا زن داره و ١٠ ساله ازدواج كردن ولي بچه دار نميشن.
اينا رابطشون ١ سالي طول ميكشه و متاسفانه خط قرمزها رو هم رد ميكنن ، دوستم خيلي زياد وابسته ي اون شده بوده ولي وقتي يه خواستگار خوب براش مياد قبول ميكنه و باهاش ازدواج ميكنه.
واي چقدر زياده. اينو بخونين تا بقيه اش رو بتايپم