من وقتی ۱۷ سالم بود یه پسر خیلی دوسم داشت بشدت توش اخلاق و مهربون بود ولی من خیلی بلند پرواز بودم ردش کردم اون رفت و بعد ی سال پیام داد گفت دارم ازدواج میکنم ولی باتو خوشبخت تر بودم ما هیچوقت ارتباط نداشتیم فقط خواستکارم بود و این پیامش از طریق ی شماره ناشناس داد و خلاصه رفت از یه شهر دیگ زن گرفت . من ده سال درگیر کلی روابط اشتباه بودم ... جوری ک بارها باخودم میگفتم کاش ب اون پسر جواب مثبت میدادم ... جالب اینجاست کلی خواستگارم داشتم هیچکدوم باب میلم نبود یا اصلا ب سر انجام نمیرسید . این پسر خیلی اروم و خوش اخلاق بود و شخصیت حمایتگری داشت و اپن مایند .الان که ۲۷ سالم شده پخته شدم کل عید فکر میکردم ک کاش اون موقع جواب منفی نمیدادم . خلاصه دیشب که فامیل دور اون پسر اومده بود خونمون بهم گفت زنش طلاق داده ۵ ماهه جدا شدن و خیلی زنش اذیتش میکرد و ... چون اصلا فرهنمگشون نمیخورده بهم و به من گفت بهت فکر میکنه ولی میگه برم خواسگاریش دوبارع منفی میشنوم چونکه اون مجرد و من مطلقه . من نمیدونم چیکار کنم . ولی مطمئنم باهاش ازدواج کنم خوشبخت میشم ولی خانوادم قبول نمیکنن و حرف مردم ک میگن ازدواج نکردتا الان تهش با ی مرد مطلقه ازدواج کرد و ابروم میره
ب مردم چه
مطلقه اگر بچه نداره
خوبه
اما اگر بچه داره خیلی سخت میشه برات
در هر حال یه مدت نامزد کنید
ده سال خیلی آدما تغییر میکنن
رو چه حسابی میگی مطمعنم خوشبخت میشم
ازدواج الکی نیس
به حرف مردم گوش نده
ولی خیلیم تحقیق کن
چند سالشه پسره
نمیدونم چرا یاد جنیفر لوپز افتادم ...😂
دوراتونو زدبد الان فیلتون یاد هندوستان کرده ؟
دیگه فایده نداره .عاقبت لوپز که دیدی چی شد
چ عیبی داره شاید شما ازدواج کرده و جدا شده بودی و‌برای شما ابن اتفاق افتاده بود
تازه الان قدرتم ببشتر میدونه چون زنش اذیتش کرده بوده
با خانواده ت حرف بزن حداقل ببینیش ببین میتونی باهاش باشی
ینی تو همه ی این سالا ک با خانومش زندگی میکرده، بهت فک میکرده؟؟!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز