سلام صبح بخیر من از دیشب که کلی ناراحت بودم و گریه میکردم تا نصفه شب چون جز نوک سینه ام که حساس شده بود و علایم دیگه ای نداشتم الان که دست میزنم دیگه مثه قبل حساس نیست خیلی حالم بده احساس میکنم اتفاقی افتاده چقدر سخته انتظار تا هفته هشت که برم سونو
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم اگه بخوای از الان انقد حساس باشی و خودتو زجر بدی تا اخرش دیوونه میشی چون انقد چیز هست که بخوای بهشون فک کنی که همشون طبیعین پس فکرای خوب کن و ارامش داشته باش
خدایا ممنون بابت هدیه قشنگت امیدوارم لایق بوده باشم .همه در انتظارا رو از صمیم قلبم دعا میکنم