2777
2789
عنوان

نمیدونم بااین شوهرچیکاکنم

261 بازدید | 19 پست

تو سن کم ازدواج کردم دوست شدیم خانوادم مخالف صد بودن ولی من گفتم ازدواج میکنم

الانم شوهرم اهل نمازروزه کاری

مشکل اخلاقشه اصلااا اهل بیرون رفتن و مسافرت و تفریح نیست میگم حوصلم سررفته میگه برو خونه مامانم بشین

تا چندسال پیش گوش میدادم ولی از امسال بعدفوت مامانم حالم خیلی خراب بود دیگه هرکار که حالم خوب میکرد انجام دادم 

برای عید دستمون تنگ بود یه ده تومن کنارگذاشتم بریم مسافرت گفت من سفرنمیرم اصلا خوشم نمیاد ازاینور بابام گفت من میبرمت با دخترت بیا

شوهرمم تا شنید گوشی برداشت بدون خبر از من کل خانوادش که بیست نفربودن دعوت کرد افطار شام و اون پول سفرم خرج کرد بره همونا منم از حرصم فردای مهمونی ماشین شوهرم برداشتم و با دخترم و بابامینا اومدم مسافرت

حالاخانوادش شام صدا میکنن و منم که مسافرتم 

اینجا خیلی عالیه مشکل اینه شوهرم هردیقه پیام فش و نفرین میفرسته میگه عموم شام گفته تو نیستی 

میگم من ازاول عید درخدمت خانواده تو بودم نمیتونم که تا اخرش با خانواده تو باشم فقط حالا موندم جوابش چی بدم خیلی عصابم خورد میکنه

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

عزیزم هر دوتون اشتباه کردید خب

هم اخلاق اون بده که تفریح و گردش نمیبردت و هم تو بدون اجازه دخترتو برداشتی بردی اشتباه کردی عزیزدلم

مراقب خودتون باشید که بهانه دستش ندید

یه پیام بنویس بگو ناراحتت کرده که همراهت نبوده

بگو اینجا هر زوجی رو میبینی جای خالیشو حس میکنی

بگو که چقدر بهش نیاز داری

و بعد هم بگو ببخش جواب نمیدم نمیخوام بی احترامی ها بیشتر بشه

و سعی کن هر چقدر توهین کرد نادیده بگیری

بله. یکبار حالیش‌کن شاید تلنگر‌شد براش. رفتی ام دیدی قیافه گرفته توجه نکن. شب اروم بشیم حرف‌بزن باه ...

خیلییییی گفتم اصلا گوش نمیده مثل پیرمردا میگه فقط با خانوادم خاله بازی کنیم بمونیم خونه یه شب خونه هرکدوم بریم 

منم گفتم برو بابا مسافرت میبری بریم وگرنه من نمیمونم 

عزیزم هر دوتون اشتباه کردید خبهم اخلاق اون بده که تفریح و گردش نمیبردت و هم تو بدون اجازه دخترتو برد ...

وقتی فهمیدم مهمون صدا کردم گفتم من ماشین میبرم 

اونم گفت باشه دیگه بعدش نپرسیدم بریم نریم ماشین برداشتم 

چون بهم زور گفته بود پول سفرم و مهمونی داده بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز