من خودم همدانی هستم استاد فارسی مون ارشد زبان های باستانی و لهجه شناسی داشتن ایشون گفتن الان از تو ویکی پدیا سرچ کردم آورد مطالعه کنید
همدان و توابع آن، ازدیرباز، دارای فرهنگی ریشهدار و غنی بودهاست، که قدمت برخی از عناصر آن به تحقیق برابر تاریخ سههزار سالهٔ شهر برابر بودهاست. قراینی هست که میتوان دانست تحولات و دگرگونیهایی که سابقأ و در طول تاریخ، در فرهنگ عامیانهٔ این ولایت رخ داده، به سبب «پویا» (Dynamic) نبودن جامعه یا کندی جریانهای زیرساختی آن، به اندازهٔ امروز، سریع و زوالآور نبوده، و از اینرو جریانهای روساختی ـ از جمله فرهنگهای محلی، و فرهنگ عامیانهٔ همدان نیز کمتر دستخوش تحول و دگرگونی گشتهاست؛ زیرا فیالمثل، بازماندهٔ زبان پارسی میانه، که در گویش مردم آن ولایت رسوب کرده، همواره به عنوان فهلویات نام برده یا مورد جستجو و تحقیق واقع گشتهاست.
منطقه همدان در دوران پیش از اسلام «ماد»، در دوران میانه «ایالت جبال» (کوهستان)، و در دورهٔ سلجوقی به بعد «عراق عجم» نامیده میشدهاست. از اینرو، زبان مشترک مردم آن ایالت را فهلوی نامیده و آثار ادبی آن را فهلویات گفتهاند، که شامل سرودهها یا ترانه هجایی و سپس عروضی، یا اصطلاحاً اشعار «عراقی» میباشد.
فهلویات قدیم همدان را هرگز نباید از مقولهٔ ادب عوام دانست، زیرا در آن ادوار گویش خواص نیز کمابیش فهلوی بودهاست. فهلوی، اساساً گویشی است ویژهٔ مردم مغرب و جنوب غربی ایران زمین، در مقابل گویش «دری» که ویژهٔ مردم مشرق و خراسان است. سبک ادبی مشهور به «سبک عراقی همارز با سبک خراسانی و در حقیقت همان سبک فهلوی و در حقیقت دنبالهٔ طبیعی آن بودهاست.»
پس از اسلام تا پیدایش نخستین آتار منثور و منظوم فارسی دری (سدههای ۴ و ۵ ق)، ادب خواص همدان در قالب زبان عربی همروند با ادب فهلوی بیان و نمایان میگردد. ادیبان همدان تا پایان سدهٔ ششم یا به عبارتی تا هجوم مغول بدان شهر (۶۱۷ ق) – و حتی پس از آن هم– کمابیش اشعار و ترانههای فهلوی، یعنی به زبان کهن و بومی و نیاکان خویش سرودهاند.[۴]
علاوه بر این برخی پژوهشگران زبان رایج همدان در گذشته را زبان راجی دانسته و گویش کنونی همدانی را تحت تأثیر زبان راجی میدانند