دخترم چندروزه عادت کرده هی خودشو میندازه رو شکم میخابه بعدم چون غلت زدن بلد نیست بعد ک بیدار میشه عه عه میکنه و گریه😕دوست ندارم عادت کنه رو شکم بخوابه خوب نیست ولی انگار خوابش راحتتر و عمیق تر میشه و خودشم اینو فهمیده
نصف شبی ده بار هی درستش کردم دوباره خودشو مینداخت رو شکم اینقد با شوهرم خندیدیم آخرشم ولش کردم خوابیدم
چیکار کنم حداقل خودش غلت زدن رو یاد بگیره؟
راستی بچه ها پدرشوهرم حالش خیلی بدتر شده حتی آب دهنشم با بدبختی قورت میده غذا و آب میوه ک تعطیل روزی ی سرم خوراک بهش وصل میکنن دکتر گفته نمیتونیم عملت کنیم چون چیزی جایگزین نداریم ک بخوایم مری رو کلا برداریم اگرم خود غده رو برداریم تموم بدنتو درگیر میکنه فعلا ی جلسه شیمی درمانی کرده تا بعد از سه هفته ببینن جواب داده یا ن... ولی ب شوهرم گفتم اگه نتونه چیزی بخوره شیمی درمانی از پا درش میاره 😢 فکرنمیکنم بیشتر از ی ماه دووم بیاره مگه اینکه خدا معجزه کنه و راه گلوش باز شه بتونه چیزی بخوره
من هفته پیش رفتم دیدمش ب حدی چهره این مرد مظلوم بود و ب دلم نشست ک دارم دیوونه میشم از غصه ش... خیلی سخته با مرگ دست و پنجه نرم کردن ای خدا خودت شفاش بده 😭😭