2726
عنوان

مامانای گل شهریور و مهر 97 بیاین اینجا باهم باشیم

| مشاهده متن کامل بحث + 348955 بازدید | 40784 پست
چه عکس نازی گذاشتی ساتین جون         ما هم بالکن نداریم و در کمال تاسف لبا ...

مرسی عزیزم ،پریروز با دخترم دمه ظهری رفتم پارک ،تاب بازی که اولا بارون گرفت ،همونجا چندتا عکس باهم دوتایی گرفتیم ،چشمات ناز میبینه عزیزم ۱🥰🥰🥰🥰🥰🥰

بالکن نعمت الهی است ،من از طرف جامعه ی معمارخا ازتون معذرت میخوام بخاطر طراحی نادرست 

واااا چه فضول

همون فضوله ،دکتر بود ،بعد شوهرش برای الجزایر بود ،فرانسوی صحبت میکردن ،چون تو اون نورگیر دم پنجره شوهرش مینشست ،با موبایل صحبت میکردن ،بعدشم پارسال بازسازی کردن ،فروختن رفتن کانادا ،کلی هم نورگیر وکثیف کردن با کارهای بنایی ،هی گفت میام تمیز میکنم که آخرشم نیومد ورفتن

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
 منم منظورم همون پایی هاست که خودش با پا میره،دسته اهرم کمکی هم داره ،هموناست که بیشتر شکل ماشی ...


آره اونا به نظرم خیلی خوبه. منم تو دیجیکالا مدلاشو نگاه کرده بودم. بعضیاش یه حفاظی دورش داره که بعدا باز میشه. به نظر خوب میاد، ولی نمیدونم در عمل کدوم مدل بهتره و چه نکاتی رو باید در نظر گرفت. اتفاقا تو فکر بودم تو پارک از اونایی که دارن بپرسم چطوره! ولی اینی که عموش خریده هم میتونه با پا راه ببره، هم اگه پاهاشو بذاره بالا و فرمون رو چپ و راست کنه حرکت میکنه. اما نه دسته داره و نه حفاظ. چیز جالبیه، ولی کاربردش به اندازه اونا که میخواستم نیست. 

مرسی عزیزم ،پریروز با دخترم دمه ظهری رفتم پارک ،تاب بازی که اولا بارون گرفت ،همونجا چندتا عکس باهم د ...




منم امروز میخواستم پسرم رو ببرم پارک که بارونی شد. عصری رفتیم آشغال انداختیم فقط   

یه چیزی راجع به پارک... تا حالا با مامانهایی که سر بچه‌ها دعواشون شده برخورد کردین؟ من تو این چندباری که رفتم دوبار شاهدش بودم، یه بار هم شوهرم دیده بود. شوهرم میگفت خیلی دعوا شدید بود. یه بار که خودم شاهدش بودم هم خیلی بد بود. یه بچه اون یکی رو هل داد، مامان اون یکی زد پشت دست این. البته من این قسمتشو ندیدم، از حرفاشون فهمیدم. مامان اون که هول داده بود هر چی دهنش اومد به این یکی مامان گفت. چند دقیقه از فاصله چهار پنج متری بلند بلند همینطور داشت بد و بیراه میگفت! همه دهن باز مونده بودن. فقط یه آقاهه یواش گفت خانوم زشته بچه‌ها اینجان. 

اون کار بدی کرد زد، ولی اینم دیگه خیلی زیاده روی کرد.

فکر کنم آدم باید مواظب باشه زیادی سر بچه غیرتی نشه. زشته میبینی آدمای گنده از بچه‌ها بدتر دارن دعوا میکنن. 

اینم بگم اربعین با پسرم رفتیم مسجد. یه پسربچه تقریبا سه ساله اومد دست پسرم رو گرفت. منم فکر کردم از سر محبته. یهو گرفت انگشتشو پیچوند گریه پسرم رو درآورد. میخواستم اون لحظه گردنش رو بپیچونم!!! البته فقط فرصت کردم دست پسرم رو از دستش دربیارم. اونم فوری در رفت. ولی با خودم گفتم اصلا بعید نبود یهو بزنمش! خیلی ترسیده بودم، همش انگشت بچمو نگاه میکردم که سالمه یا نه. یه ربعی طول کشید تا ترس و خشمم آروم شد. خلاصه آدم باید هم مواظب بچه باشه و هم خودشو کنترل کنه.

منم امروز میخواستم پسرم رو ببرم پارک که بارونی شد. عصری رفتیم آشغال انداختیم فقط     یه ...


حالا مبالغه میکنماااا انقدر خشن نیستم    ولی تو اون لحظه خیلی دور از ذهن نیست که آدم کنترلش رو از دست بده و یه ضربه‌ای به بچه مردم بزنه.

منم امروز میخواستم پسرم رو ببرم پارک که بارونی شد. عصری رفتیم آشغال انداختیم فقط     یه ...

نه خوشبختانه ندیدم ،تازگی ها ،توپارک ندیدم ،ولی تو کوچه ،خیابون دیدم ،بچه ها هم گریه میکردن ،بعد تازه مادر بعد جدایی دوتاهم زد توسر بچه اش که بی عرضه ای ،نمیتونی حق خودت و بگیری ،بعد با خودم گفت تو حق پدرجدتم گرفتی 😄😄😄😄 کنترل خشم دیگه ،دکه ندارن ،درست آدم عصبانی میشه واقعا خصوصا بچه هامون که از وجودمون هستن ،ولی همه هم نمیتونن دریده باشن😄😄 بلدی میخواد ،بعضیا هستن از کاه کوه میسازن ،من گیر یکی از اینا تو رانندگی افتادم ،تو ترافیک ،پل صدر،اسفند ماه آینه ماشینم خورد به آیینه اش عین فنر افتاد ،شل بود کلا ،نمیدونی چه داستان هایی برای من درست نکرد ،کاربه شکایت کشید ،بعدشم ،جلو قاضی گفت از رو دسته من رد شده ،🙄🙄🙄قاصی هم گفت دستت باید از وسط نصف شده باشه ،الان که دست داری ،دروغ نگو ،رفته بود طول درمان گرفته بود قبول نکرده بودن ،قاصی بهش گفت ،چیه دم عید بود اومدی پرده نصب کنی از نردبان افتادی ،بعد رفتی با آب نمک ماساژ دادی رفتی طول درمان بگیری ،قبول نکردن ،🙄🙄🙄🙄 خود اونجایی که طول درمان میدن گفته بودن قبول نیست ،دختر میگفت من از ماشین پیا ه شدم ،این پاشو گذاشته رو گاز رفته من کشیده شدم رو زمین ، یه دروغ هایی گفته بود من از تعجب فقط نگاهش کردم ،فکر کن اسفند ماه ،ساعت ۱۱ صبح ،روز بارونی رو پل صدر که ماشین هاقدم مورچه ایراه میرن ،جالب بود ،استشاد هم جمع کرده بود از دو نفر خلاصه که آدم گیر آدم ناتو نیوفته ،بلا بدور ازتووووون دوستان

نه خوشبختانه ندیدم ،تازگی ها ،توپارک ندیدم ،ولی تو کوچه ،خیابون دیدم ،بچه ها هم گریه میکردن ،بعد تاز ...



    

واقعا آدم گیر اینا نیفته

خوب گفتی، همه نمیتونن دریده باشن، بلدی میخواد   

آخی ،ملکا جون ایشالا زودتر خوب بشه ،منم دفعه ی پیش از سهل انگاری خودم ،دخترم سرما خورد ،الانم شبا بخ ...

ی کم بهتره و دیشب تونست بخابه مرسی عزیزم

خیلی بده ک با سهل انگاری ما سرمابخورن تموم مدت داشتم ب خودم بدوبیراه می گفتم ک چجوری حال خوبشو ازش گرفتم😕

درمورد حموم همیشه شوهرم میرفت کارهای اولیه رو میکرد و حموم رو گرم و وان رو پر میکرد بعد صدای ما میزد و من اصلا خودمو خیس نمیکردم ولی اونروز حموم واجب بودم🙈گفتمم خیلی طول نمیکشه

هوا خیلی بد شده ما هنوزم بعضی وقتا پنکه روشن میکنیم باوجود اینکه بیرون از خونه سرده اصلا یدفعه سرد شد ولی بعضی وقتام گرم میشه مجبوریم پنکه روشن کنیم

عکستون چقد قشنگ شده تاحالا از سلنا با این وضوح عکس نزاشته بودی😄خیلی شبیه ب خودته😃😍😍با اون دماغای فندوقیشون😍😍دختر منم ی ذره دماغ داره میخوام بخورمش😃

بعد من ی مشکلی ک با ملکا دارم ب هیچ عنوان نمیزاره کلاه یا هر پوشش دیگه ای رو سرش باشه😣😕الانم ک هوا سرد شده نمیشه دیگه اینجوری برد بیرون نمیدونم چیکارش کنم حتی با پتو هم مشکل داره جوراب رو تقریبا با کلی کلنجار رفتن باهاش بالاخره میپذیره 😕😐

🌟❤♥کاش میشد پشت دستهای خدا را بوسید🌟❤♥
دختر منم همین طوریه ،شده بعضی اوقاتم خودش بخوابه ،ولی انگشت شمار ...همش دنبال ممه است ،دیگه خیلی رفی ...

دختر من میگه به به 😍کلا با حرف م مشکل داره ی زمانی خیلی ماما میگفت ولی یکی دو ماه هست فقط بابا و به به میگه هرچی بهش میگیم ما ما اون میگه با با😑😐کلی حرصم میگیره ولی خوشمزه ست دیگه ولی خیلی عجیبه ک ی کلمه ای رو ک بلد بوده تا مدت طولانی اصلا نگه😮

🌟❤♥کاش میشد پشت دستهای خدا را بوسید🌟❤♥
بچه ها شما برای فرزندانتان سه چرخه گرفتید ؟؟من میخوام بخرم از این سه چرخه پایی ها که خودشون میتونن ر ...

دختر من نداره و فعلا هم اصلا ب دردش نمیخوره ولی تو لک لک خیلیا ک بچشون کوچیکتر از بچه من هم بوده ولی در عوض راه میرفتن براشون خریده بودن و بچشون دوست داشته 

🌟❤♥کاش میشد پشت دستهای خدا را بوسید🌟❤♥
درسته دقیقا ،هربچه ای یه جور ،فقط نباید به اضطراب تبدیل بشه ،دختر خالم بچه شو ،ترسونده بود ،سر جیش ل ...

وای خدایا آدم میترسه بیچاره بچه رو چ بد ترسونده بوده دیگه موقع جیش هم بگی یکی میاد میبرتت😐

خدا کمکمون کنه بچه هامون راحت همه چی رو بپذیرن

🌟❤♥کاش میشد پشت دستهای خدا را بوسید🌟❤♥
چه بارون خوشگلی میاد ،دوستان ...دوست داشتم میرفتم زیر باروووون 😏😏😏😏نه پشیمون شدم ،همون تو تراس چ ...

اونروز مامانم اومد خونمون رفت ب حیاطمون ی کم سرو سامون بده بعد گفتم نههههه من رو حیاطم حساسم خودم حتما باید بشورمش حالا نیستما میخاستم مامانم ب زحمت نیفته 😕بعد فکر کن ی حیاط شستم ی کم فقط تا مچ پام خیس شد و همش تو آب بود ک الان نزدیک سه چهارروزه پاشنه پام داره از درد میترکه جوری ک موقع راه رفتن نمیتونم بزارمش رو زمین بعد حالا فکرکن بارون بیاد برم زیر بارون همونجا باید فاتحه خودمو بخونم بخاطرهمین اصصصلا دلم نمیخاد تا اطلاع ثانوی ب هیچ نحوی جایی از بدنم خیس بشه😕😐😧من یکی ک علنا له له شدم😖

🌟❤♥کاش میشد پشت دستهای خدا را بوسید🌟❤♥
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730