مامانم حتی واسه یکبارم شده پشتم نبود
هیچوقت طرفمو نگرفت
بهم گفت پاشو اماده شو بریم بیرون
من خیلی ریمل دوست دارم
ریمل زدمو ضد افتاب و رژ
رفتیم بیرون مامانم رفت داخل یه مغازه من نرفتم بعد خانومه بهم گیر داد با اینکه نه بیحجاب بودم ن ارایشم غلیظ بود
زنه بهم گفت چادر سرت نکردی جوون مردمو از راه بدر میکنی و اینکارت حکم زنا داره
خیلی باهام بد حرف زد و رفت
مامانم اومد گفتم خانومه اینجور گفت مامانمم گفت خوب گفت ، چادر سرت کن ، ارایشم نکن ، دیگه نمیارمت بیرون ، راست گفته ، چه معنی میده چادر سرنکردی ارایش کردی
بخدا من اصلا بیحجاب نیستم مانتوم بلند بود موهام بیرون نبود ارایشم کم بود
فقط جرمم این بود دختر بودم
کم مونده بود بگه بمیر نمیخام نفس بکشی:)