پسری و میشناسم سالی ده تا دختر بدبخت میکنه کارش که تموم میشه پرت میکنه اونور، هر شب عرق میخوره، دل خیلیا شکسته،
بعد محرم به محرم میره زیر علم و میگه من کل زندگیم و درامدم از امام حسین دارم همش هم طلبیدن و کربلاس 😭 بعد منی که انقدر ذوق دارم و میخوام برم نمیشه
یکی دیگشون میشناسم سال تحویل حرم امام رضا بود، بعد منی که انقدر دوست دارم برم نمیطلبه،
خیلی از امام رضا گله دارم خیلی
همش به این ادمای زندگی خراب کن نظر میکنن 😭😭😭😭