کادر درمان بیچاره چ تو کار چه خانواده بدبختن...دلم واسه زنداداشت کبابه
البته مقصر زن داداشمم هست وقتیکه میدونست چقدر شوهرش ذوق داره و علاقه که عید بشه چند روز بره خونه باغ پدریش
نباید تمام شیف همکارش قبول می‌کرد نهایتا چند روز کمکش می‌کرد اونم از سهمیه روزهای که متعلق به خودش و خانواده اش بود خرج می‌کرد. نه قبول کنه با داداشم چند روزه بشدت درگیره و دعوا شدید بعد بگه نمیرم. داداشمم بخاطر اون دعواها و جنگ عصاب ها اینا چند روز اخیر لج کرده
عزیزم داداشم تمام سال منتظره اینه بعد بخاطر زنش اینجور شد زنش وقتی میدونست شوهرش این‌همه ذوق و علاقه داره باید شیف همکارش کامل قبول نمی‌کرد نهایتا چند روز کمکش می‌کرد
اینکه خانمش خودش به پدرم و مادرم زنگ زد که بیاید راضیش کنید وگرنه چون خیلی علاقه داره اگر سر لجبازی نیاد باهاتون تا سال دیگه رو دلشه و هی لج میکنه
چه روداری حقا خواهر شوهر اسمش برازندته از سهمیه خانوادش بگذره به خاطر داداشت مگه داداشت یکسال از خودش گذشت.هر سال میومد یکسال کمتر چی میشد..کمتر فتنه کنید طایفه.چهگلی سرش زدید که از خانودش بگذره برا بودن با شما.انگار بچست که ذوق داره ذوق داره
این که این همه آدم زنگ بزنن و برن در خونه و... اسمی جز دخالت نداره.
تو متن اولی هم فقط نوشتی من بهم خوش نمیگذره من تو ذوقم خورده؛ داداشم دوس داره... انگار اصلا مهم نیست زن برادرت و همکارش دچار مشکل شدن و کار و زندگیشون بهم ریخته. حتی اگه زنگم زده باشه به مادر و پدر زنگ زده نه دایی شوهر و کل ایل و تبار رو در جریان یه بحث خونوادگی بذاره. رفتار شما به هر صورت درست نیست.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز