همسرم ی استان دیگه اس منو برد خونشون دوهفته ای بمونم عقدیم روی رابطع دوران عقد حساسن خانواده خودمم همینطور ولی چون قراره دوسال دیگه عروسی کنیم نمیشه بدون رابطه تا اون موقع امشب ب اصرار شوهرم کنارش خابیدم
بعد شروع کرد به رابطه بعدش استرس گرفتم چطوری برم حموم میفهمن نصف شبی گفت باهم میریم زود میام مث اینکه خاهر شوهرم صدامونو شنیده تو حموم خیلی خیلی خیلی خیلی خجالت می کشم خیلییی قرارع دوهفته ام بمونم میترسم نره ب بقیه بگه تپش قلب گرفتم
شوهرته ها
مگ چیکار کردین برین حموم
بزار بگه ..مگه با دوست پسرتی . .
دوران عقده و همین هیجاناتش
دو روز دیگ همه فراموش میکنن بعش فکر نکن سعی کن ازین دوران لذت ببری😂❤️
سرو صداتون زیاد بود تو حموم
میدونم آدم معذب میشه ولی تنها میرفتین ، حمام چیزیه که آدم بهش هر روز یه بار یا یه روز در میان نیاز داره
خب بره بگه ب بقیه چه
بعدشم صبح میرفتی حموم خو
چند سالشه؟
خجالت نداره
خلاف شرع نکردی که
بره بگه
از قدیم گفتن زن و مرد کنار هم مثل پنبه و آتیش هستن
قرار نیست مثل خواهر و برادر کنار هم باشین که
ولی مراقب باش ب ک ا رت رو از دست ندی
یه حدودی داشته باش
ببخشید راحت گفتم
چون دوسال عقد طولانیه معلوم نیست چجوری بشه تا آخر
اینطوری خودت آرامش ذهنیت بیشتره
