2777
2789
عنوان

شوهرم گفت امتیازتو از دست دادی

| مشاهده متن کامل بحث + 792 بازدید | 34 پست

دفعه بعد اصلاا بحث رو کشش نده  وفقط بگو من باخانوادت مشکلی ندارم همونطور که اونا مشکلی بامن ندارن همونطور که اونا دعوت نمیکنن منو من چرا برم چرا رفتن من توهین محسوب میشه ازچشمشون میفتم اما دعوت نکردن اونا اینطور نیست، ومیگی باهام مشکلی ندارن، اگه اعصابت خورد شد وشروع کردی به باز کردن کینه ها این قضیه هی بدتر میشه، خانواده شوهرت با سیاست جلو میرن تو هم همینطور باش

بامنی ک اینهمه خوب بودم چیکارکردن مگهازالان گربه رودم حجله کشتی کشتی نکشتی هرروزیه ادایه جدید

تاپیک تو خوندم عزیزم ♥️

خداروشکر من زود فهمیدم چخبره دیگه خونشون نرفتم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من موقع عقد و اول عروسی م و تازه بچه دار شده بودم، یعنی حدود چهار سال اول، خیییییلی کوتاه میومدم. چه با شوهرم چه با خانواده ش. خیییییلی زیاد....بعد که دیگه از حد گذروندن و پسرمم نزدیک دو سالش بود، یهو ارتباط مو خیییییلی کم کردم...

یه موقع هایی حرص میخورم چرا اونقدر تو سری خور بودم، ولی گاهی هم میگم خوب شد. عوضش قشنگ جای پامو محکم کردم و خودمو ثابت کردم، و انگار قششششنگ مدرک کافی از خانواده همسرم جمع شد جلو شوهرم، بعد طغیان کردم...

دفعه بعد اصلاا بحث رو کشش نده وفقط بگو من باخانوادت مشکلی ندارم همونطور که اونا مشکلی بامن ندارن هم ...

آخه میدونی همسرم مستقیم حرف خانوادشو نمیزنه که جوابشو بدم 

من هم به شدت به خاطر رفتارهای نابخردانه مادرشوهرم از دستش ناراحتم

کلی التماس کرد که برم خونش ولی قبول نکردم

اما من راه دورم

در کل بهتره ببخشی تا به آرامش برسی

مادر شوهرمو نمی تونم ببخشم جون با تبعیض هاش لچه های منو از خیلی چیزها محروم کرده

و 10 یال از جوانی منو تباه کرده 

تو  ببین  بگذر  ولی قاطعانه بگو که  تا بطور رسمی دعوت نشی خونشون نمیری 

دو ماه دیگه دو سال میشه یه بار هم دعوت نکردن خودم که اوایل میرفتم ازم انتظار خدمتکاری داشتن تهش هم ب ...

وای عقدتون خیلیییی طولانی شده

برین سر زندگیتون خب بنظرم این اختلافا بیشترش از دوری میاد 

بنظرم اگه شرایطشو دارید شما برای عید دعوتشون کنید هم خجالت زده میشن هم شاید یاد گرفتن 

بعد بهم گفت خودتو از چشم خانوادم انداختی جالبه اونا توهین کردن و بهم گفتن مادر خراب بعد من شدم آدم ب ...

آخ آخ دقیقا من بودم تو این موقعیت ، بی احترامی می کنند بعد توقع دارن بری تو جمع باهاشون بشینی 


بعد چند سال با تجربه ای که دارم بهت میگم باهاشون رفت و آمد کن اما دیر به دیر ، هر کاری میخواین انجام بدین اصلا عنوان نکنید چون فقط فاز منفی میدن ، سوال کردن با مکث و کوتاه جواب بده ، یه کلام ختم کلام دوری و دوستی

من خونه پدر و مادر همسرم هر ۶ ماه یه بار میرم ، در حد دو ساعت 

اینجوری آرامش خودم و زندگیم بیشتره

هوای ِ تو ، اجابت ِ تمام ِ عشق است . . . 
نمی‌دونم موقع این حرفا زبونم بسته میشه تازه اینم مستقیم نمیگه که جوابشو بدم

منم عین توام 

ریسک کن پیام بده بگو من اینطور برداشت کردم از حرفات 

من یه نو عروسم همه عیدی میارن و فلان 

من که توقع ای عیدی چنانی ندارم ولی یه تبریک و یک دعوت شام واقعا بزرگی نیست که توقع داشته باشم 

خانواده ی تو برام عزیزن ، اینم مسئله ای نیست که من امتیازی از دست بدم یا اونا از چشم من بیوفتن ،ولی خب

دخترم،طرفدار علی سورنا... متاهل و متعهد🤍ª..پیدا ترین راه گمراهیامی ، تو اعتیاد ترک معتادیامی🤍.. کاربری دست یک آدم دوقطبی میباشد

من هم به شدت به خاطر رفتارهای نابخردانه مادرشوهرم از دستش ناراحتمکلی التماس کرد که برم خونش ولی قبول ...

بدبختی ما قراره تو یه ساختمان زندگی کنیم و شوهرم همش میبینه خواهر برادر هاش میاد خونه مادرش البته بیشتر فقط خواهر هاش میاد 

اینم اینجوری می‌کنه 

منم عین توام ریسک کن پیام بده بگو من اینطور برداشت کردم از حرفات من یه نو عروسم همه عیدی میارن و فلا ...

نه منتظرم مستقیم بگه بریم خونه مامانم که بهش بگم مادرت نمیتونست یه دعوت بصرف یه لیوان چایی عروسشو کنه 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792