واقعا توصیف نشدنیه.وقتی فهمیدم خنده و گریم باهم بود...خدا نصیب همه منتظرا بکنه
بهترين خبري بود كه ميتونستم بشنوم وقتي جواب ازمايشمو گرفتم جلوي دهنمو محكم گرفتم كه جيغ نزنم،مسئول ازمايشگاه گفت راحت باش😊😊
جالبیس اینه که داشتم بچه دومو شیر میدادم که 2قلو باردار بودم😊😊
پس من تنها فقط خوشحال نشدم
بارداری سوم خیلی گریه کردم.4تا بچه به فاصله 4سال
من همین دیروز فهمیدم.خوشحالیم واقعا قابل توضیح نیست. هم میخندیدم هم اشک میریختم. همسرمو بغل کردم دو تایی کلی ذوق کردیم. خیلی وقته که منتظر بودیم. حالا هم دکتر گفته خطر سقط هست. دو هفته باید خوب استراحت کنم
من تازه از این ماه میخام اقدام کنم ی حس خاصی دارم
وقتی به اون لحظه فک میکنم حس میکنم ی حس خاصی باید داشته باشم
اولش خیلی ذوق زدم بعد دنیا رو سرم اوار شد و بعد کاملا هنگ کردم و منگ منگ بودم ...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
