من از دوسال پیش که پدرم و شوهرم با هم اختلاف کاری پیدا کردن خواهر شوهر ها و کلا خانواده شوهرم با من قطع رابطه کردن یه ساله خونه پدر شوهرم میرم و با خواهر شوهرهام حرف میزنم تا حالا خونه خواهر شوهرم بعد از اون جریان نرفتم پدر شوهرش فوت کرده بود خونه پدر شوهرش رفتم تو همه مراسمهاش شرکت کردم چون خیلی از حرمتها تو یه سال قهرمون شکسته شد برام سخته خونه خواهر شوهرم برم با اینکه تو اون جریان هم پدر من و هم شوهر من مقصر بودن پدر من باید بیشتر مدیریت میکرد شوهرم هم باید حواسش به مسئولیتی که بهش دادن بیشتر میبود خانواده شوهرم منو مقصر میدوستن و با من قطع رابطه کرده بودن خودم نمیتونم خودم رو راصی کنم دوباره قدم به خونه خواهر شوهرم بذارم. بگین کدوم کار درسته شما اگه جای من بودین بعد از شکسته شدن حرمتها باز رفت و امد میکردین الان باهاشون حرف میزنم ولی اینکه خونشون برم برام سخته
برو بذار کدورتا تموم بشه تو که باهاشون حرف میزنی گذشته رو فراموش کن تا به آرامش برسی ما هم یه زمانی اختلاف داشتیم بخاطر خانوادش تا پای طلاق رفتیم ولی الان رفت و آمد داریم انقدر دوستم دارن که با همسرم دعوام بشه طرف منو میگیرن چون واقعا دیگه منو شناختن
زندگیه دیگه میدونم سخته اما واقعا گاهی باید گذست و فراموش کرد و نادیده گرفت... به نظرم برو چون مادر شوهرت گفته و بزرگتره .... و ببخش ❤ واقعا میدونم سخته اما شدنیه