خونه خریدیم همسایه میگفتن به شوخی تسليت میگم امروز باز یک گفت مغز خر خوردی این خونه رو خریده منم ناراحت شدم گفتم مگه چشه میگه قبل تو چند خانواده تو این خونه زندگی میکردن
گفت اولی به سال نکشید طلاق گرفت
دوم 1 سال نشد پسرش فوت کرد
سوم تا امد تو این خونه با شوهرش خیلی دعوا داشت
خیلی ترسیدم
زنه میگه من 4۰ سال اینجام همچی تقصیر یکی میگه
اول اول یک خانوم پیر آمد بود تا دعوا میشد دستش رو میزد رو قرآن دعا نفرین میکرد
چکار کنم نکنه دروغ میگه