2777
2789
عنوان

میگه تو منو نمیخوای

7680 بازدید | 173 پست

چند وقته خیلیییی باهاش هماهنگ شدم..

هر چی گفت گفتم چشم..

اونم باهام خیلیییییی مهربونه خیلییی

این چند روز خودم سحری پختم با هم سحری خوردیم روزه گرفتیم...خیلی خوشش میاد  روزه میگیرم باهاش

دیشب  یه حرفی بینمون شد. در حد یه دقه ام نشد من کوتاه اومدم...

هیچی نگفتم ...   دید که من چیزی نگفتم حرفشو قبول کردم..  ولی بهم یه حرف بدی زد...( البته زیادم بد نبودا ولی خب من اصلا چیزی نگفته بودم ک همچین بگه)


بازم چیزی نگفتم.

 یه ساعت بعدش اینا اومد  بغلم کرد و شروع کرد ک دوستت دارم و چقدر خوشگلی و... ازین حرفا

محلش ندادم اصلا..

شروع کرد هی زبون ریختن 

میخواستم فقط یکم بی‌محلی کنم که یکم نازمو بکشه 

بهش گفتم میشه یکم بری اون ور نچسب بهم خفه میشم...  

شکمشو هول دادم ..

پاشد رفت هیچی نگفت ...

دخترمم دنبالش رفت...

یه نیم ساعت اینا گذشت فهمیدم خوابوندش 

منم پاشدم رفتم پیشش ک دیگه بخوابیم مثلا...

دیدم داره گریه میکنه..

خیلیییی گریه ی بد..

گفتم چی شده .. همینجوری گریه میکرد...

بغلش کردم نذاشت دستمو پس زد 

آنقدر گریه کرد ک آروم شد 

بعد شروع کرد گفت ازم خوشت نمیاد تو منو دوست نداری اصلا علاقه ای نداری بهم من پیر شدم تو نمیخوای دیگه از من بچه بیاری ازم بدت میاد . الکی میگی دوسم داری . منو نمیخوای...   تو رودربایستی داشتی زنم شدی   تو از من بچه نمیخوای که منو ول کنی بری.   تو خوشگلی من پیر شدم از بدنم بدت میاد چندشت میشه و از اینکه پوست پام بهت بخوره حالت بهم میخوره...

من بیریختم کچل شدم تو از وقتی دیدمت خیلی قشنگ تر شدی  

اگه مواظبت نباشم از دستم میری 

تو اصلا منو نمیخواستی از اول الکی میگی میخوام الکی میگی دوستت دارم...

هر کی میگه دخترت مثل خودته خیلی خوشحال میشی چون دوست نداشتی شبیه من بشه  

تو تو جمع باهام حرف نمیزنی  منو قبول نداری

....

همه ی اینا رو با گریه و هق هق میگفت نمیزاشت اصلا آرومش کنم ... 


گقتم آخه چی شده مگه ما که خیلیییی خوبیم باهم 

گفت نه تو فقط میخوای من کاریت نداشته باشم خوب نیستی...

شبا خودتو میزنی به خواب بعد ک من میخوابم میری میشینی فیلم  میبینی

از من بدت میاد.  من برات هر کاری تونستم کردم ولی تو چشمت دنبال کادوی فلانی بود به خاطرش گریه کردی  

من به خاطر تو هر کاری میکنم ولی باز نمیبینی 

من خیلی صبر کردم حالت خوب شه ولی تو ندیدی بهم میگی زندان بان آوردی 

من تحقیق کردم زنایی که از شوهراشون بدشون میاد بعد زایمان حالشون بد میشه تو از من بدت میاد...

تو فقط میخوای من باشم که خیالت راحت باشه شوهر و زندگی داری دلت با من نیست  

من اومدم خواستگاریت تو همش برام شرط و شروط گذاشتی خود منو نمیخواستی..

الکی میگی سرت درد میکنه که ازم فاصله بگیری بری منو نبینی

به خواهرم گفتی خسته شدی ازم...

من به هیچ زنی دیگه نمیتونم نگاه کنم همش تو جلو

چشمامی 

و.......کلا میگفت من تو رو دوست دارم ولی تو نه...

هر چی قسم و... که من دوستت دارم میگفت نه 

گفت دلت میسوزه برام که بهم محبت میکنی...


گفت فکر کردی نمی‌فهمم دلت کجاست 

الکی به من میگی دوستت دارم

تو بغلم نمیخوابی 

 

آنقدر گفت و گفت و .... 

نمیدونم دیگه اخراش کی بود و... خوابمون برد

نمیزاشت من حرفی بزنم نمیزاشت بغلش کنم و...

بعد امروز ک اومد خونه گفتم چرا اونجوری میگفتی و... هی گفت هییییسسسس ولش کن...

گفتم نه خوب باید حرف بزنیم گفت تمومش کن هیچی نگو و....

منم هیچی نگفتم..  فقط هنوز تو شکم....

شبم خوابید و اصلا محل بهم نداد...

نگاهم نمیکرد..

اصلا نذاشت حرف بزنم باهاش







یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خسته🙃

مغرورجذاب2 | 5 ثانیه پیش
2791
2779
2792