نمیدونم کسی مثل من هست یا نه
اما عین ۵ سال و مامانم میگه ادم عاقل تو این شرایط اقتصادی بچه دار نمیشه حالا خواهرم و کار نداره یکی جدید آورده
فقط برا من نظر میده و بیزارم ازین حرف
حساس هم هست کوچکترین واکنشم یه قهر طولانی رو درپیش داره ... کاش منم ازشون دور بودم انقد دخالت نمیدیدم
نشخوار فکری هم دارم امشب هم باز تکرار کرد ... دلداری میخوام فقط😢
دلت بچه می خواد؟
مامانم به آبجیم میگفت باردار نشو آخرم آبجیم ۶ ماه نشده بعد از عروسی باردار شد
ولی به من همش می گفت بسه دیگه بذار بچه‌دار شی بعد از ۴ سال باردارم بالاخره🤣
بین منم مادرم مدام انتقاد میکنه اصلا انگار ستش بالا رفته بدون فکر مدام حرف میزنه امروز رسما دیوونم کرد خونش بودم منم با خودم گفتم ای کاش ازش فاصله داشتم دقیقا رفتارش شبیه مادربزرگ غرغروم شده
اره دقیقا درسته من تا چند روز پیش فقط سکوت و گریه بود کارم
سر یه دخالت پدرشوهرم پشت تلفن داد میزدم مامانم برگشته میگه تو اینجوری نبودی گفتم انقد سکوت کردم و گریه دیگه تکرار نمیکنم
امشب باز رفته رو مخم ک بچه فقط دردسره حالا عاشق نوزاد خواهرمه
به نظرت چیکار کتم خوابم پریده از این حرفش و اون راحت خوابه
از من بهت نصیحت به حرف دل خودت گوش بده
منو مامانم نذاشت اول جوونیام بچه دار بشم الان میگم چرا ۴ ۵ تا همون اول نزاییدم
میگفت بچه بدرد نمیخوره به ما کسی نمیگفت من که بهت میگم بدرد نمیخوره هزار تا حرف و دلیل میاورد که من بچه نیارم
کاش گوش نمیدادم همون موقع ۵ تا می آوردم😄
بمیرم برات چه مامانایی داریم هیعی
مامان من همیشه بین بچه هاش به من زور میگفت و کتکم میزد بر عکس بابام که عاشقمه
باور کن با این حرفت دور از جونش خودشو بکشه کار خودمو میکنم فردا که تنها بشم کی پیشمه
استارتر مشکل از خودمون هم هست بهشون رو میدیم که اینجوری حرف میزنن منم مثل تو بودم الان جواب میدم گاهی
مثلا امروز دخترم یه مجسمه کوچیک از دستش افتاد شکست مادرم اینقدر حرف بارش کرد منم گفتم بس کن دیگه برای مال دنیا زشته اینجوری میکنی مگه چقدر ارزش داره
