2777
2789

دو سال پیش تو عقدمون یه عالمه سکه دادن بهم مادرشوهرم برداشت بعد چند وقت گف برات النگو خریدم عیدی بیارم من ناراحت شدم گفتم ینی چی با شاباش خودم برام عیدی بیاره بعد یه مدت بعد ب شوهرم گفتم ک با شاباش خودم برام عیدی اوردین گف من کارت کشیدم اون چیه پس چند وقت پیش طلام گم شد داشتم میگشتم خونه مادرشوهرمو یهو سکه هامودیدم فهمیدم اوناس چون رو پاکتشون نوشته بود مثلا از طرف فلانی سپردم ب خدا بعد یه ماه پیش باز یه کاری کرد برنجی ک شوهرم خریده بود کلی بهم گف تموم شده الکی بعد دیدم قایم کرده برا خودشون به سرم زد برم یکی دوتا از سکه ها بردارم یکم دلم خنک شه ولی میترسم گناه باشه شما بودین چیکار میکردین

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من بودم اصلا قبول نمیکردم

شده خانوادت میگفتن یا خودت میگفتی

باید میگرفتی 

میگفتی لازم دارم

سودا صدام کن .دوره شاهزاده با اسب سفید تموم شده الان نوبته دخترای مستقله👩🏻♥️   پایه رفاقت و دردودل 👭

درکت میکنم ولی بیخیال بسپار به خدا میدونم سخته ولی باید بگذری وبسیاری به خدا و زمان 

آدمک خرنشی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند.....    آن خدایی که بزرگش خواندی مثل توتنهاست بخند..... (دوستای مجازیم تروخدا هرکدومتون تونستید برای آرامش دل خستم دعاکنید) 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز