استارتر بزار یه چیزی رو بگم
من یه خواسته ای از خدا داشتم خیلی بزرگ بود راستش نمیشه عنوانش کنم ولی من سه سال یا شایدم بیشتر شبانه روز دعا کردم خیلی موقع ها اشکم در اومد و یه جاهایی که اصلا میگفتم اگه اینطوریه خدایی وجود نداره که صدای منو بشنوه و قهر میکردم
اون چیزی که از خدا خواستم دقیقا بعد۳سال و نمی برعکسش اتفاق افتاد تا مدت ها اصلا خدا رو صدا نمیکردم و حسااااابی شاکی بودم.
یکم که گذشت یه چیزایی فهمیدم که با توجه به اون اگه من به اون خواسته ام میرسیدم خیلی اتفاق های وحشتناکی برام میوفتاد و شاید حتی به افسردگی شدید میرسیدم
منم قبلش میگفتم چرا میگن به صلاح نبوده هما اینو با پوست و استخونم درک کردم که وقتی خدا نخواد برگی از درخت نمیافته و واقعا به صلاحم نبوده
انشالله اگه حاجتت به نفعته برات اتفاق بیوفته اما به قول یه بنده خدایی اگه حاجتم به نفعم نیست خدایی یه نشانه هایی جلوی راهمون قرار بده که حکمتت رو بفهمیم و اینقدر بیتابی نکنیم❤