وقتی منو تو اجتماع یا در حال درس و کار میبینه یجوری میشه مثلا یادمه هر بار میومد دنبالم دم کلاس یجور بد نگام میکرد یا میرفتم بیرون خونه اومدنی حالش بد بود
یا مثلا صبح زود بیدار میشم ورزش و واسه خودم وقت میگذرونم تا باغمون عصبانی میشه یجوری
یا زبان میخونم تو اتاقم یجور بدی باهام رفتار میکنه....
پارانوئید داره نمیدونم از اونه یا چی...
چیزی نمیگه مستقیم ؟
پدر منم بااینکه پارانوئیدی نیس ولی همینه
سر اینکه زبان خواستم برم زمین و زمانو بهم دوخت تا نرم آخرم موفق شد
کلا رو پدرا نمیشه حساب کرد هیچ جوره
همه رو بخوام بگم یه طومار میشه
بدترینش نمیدونم کدومو بگم
اینکه دانشگام که تموم شد و خواستگار نداشتم مث تاریخ انقضا گذشته ها بام رفتار میکرد، حتی سلام علیک بام نمیکرد تو صورتم نگاه نمیکرد با خواهرم فقط حرف میزد انگار مت وجود ندارم
همین رفتارش باعث بروز مشکلات اساسی تو زندگیم شد که هنوز که ۳۵ سالم شده آثارش هس....
الان که نمیشه این وقت سال ثبت نام کنم میشه؟؟
بعد میدونی مشکلشون چیه اینکه روستاییم و باید بریم شهر مدرسه که نیم ساعت فاصله داره و بابام میگه نمیزارم بری....
.خودشم ماشین نداره ببرتم و بیاره
نمیدونم چطور راضیش کنم...
