2777
2789
عنوان

بیاین بگین به شوهرم چی بگم

188 بازدید | 12 پست

ماه آخر بارداریمه و یه بچه یه ساله هم دارم شوهرم کلا از اول هیچ کمکی تو بچه داری نکرد و خیلی اذیت شدم ازین بابت چند روز پیش موعد واکسن بچم بود گفتم بریم بزنیم گفت نمیتونم و وقت نمیکنم و ازین چرتو پرتا دوباره بعدش گفتم خب بریم برا دومی لباس بگیریم که باز گف اصن من حالم بده با من حرف نزن و اینا بعد فرداش آقا با دوستاش برنامه باغ چیده بود و رفت باغ زنگ زدم کجایی گفت سر کار اونم ۲۲ بهمن که همه جا تعطیله خلاصه شب اومد گوشیش رو چک کردم دیدم بله با رفیقاش کباب و کوفت و زهرمار خوردن و حسابی سرکار بوده دیگ از اون روز باهاش حرف نزدم الان خیلی حرصی ام چون کلا اولویت زندگیش دوستاشه تا زن و بچه میخوام بهش بگم ولنتایتو برو با دوستات که عشق زندگیتن و ازین حرفا ایده دارین یه چیزی بگم در همین باب که خوب بسوزه 

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

چ اعصابی داری خداییش؟ وقتی احساس مسئولیت نمیکنه تو نگه داری بچه کمک نمیکنه بیکاری دومی و میاری هم خودتو روح و روانتو جسمتو داغون میکنی هم اون دوتا بچه حس بدی میگیرن،هیچی نگو سکوت کن بالاخره یه روز میگه دیگه چته؟!!!!

من که نخواستم دومی رو عزیزم خود اشغالش خواست

از اول باید قولشو میگرفتی ک کمکت میکنه ،مگه تو اولی کمکت کرد ک دومی کمک کنه یه جاهایی باید ب حرفشون گوش نکرد واقعا 

حداقل چن سال فاصلع باشه تا اذیت نشی الان شما خیلی اذیت خواهی شد دست تنها با دوتا بچه ،البته خدا بهت سلامتی بده و زیر سایه پدرو مادر بزرگ بشن انشالله.

ولی حال همسرتو به وقتش بگیر یا با زبون نرم یا با سلیطه بازی ببین کدوم جوابه خواهر.

از اول باید قولشو میگرفتی ک کمکت میکنه ،مگه تو اولی کمکت کرد ک دومی کمک کنه یه جاهایی باید ب حرفشون ...

قضیه اینه که من نمیدونستم باردار شدم سر دومی چون شوهرم مشکل ناباروری داشت اولی رو با دارو اوردیم و به غلط کردن افتادم وقتی رفتاراش دیدم

 ولی از بدجنسیش باز دارو مصرف میکزده که من باردار شم و دومی هم باردار شدم من واقعا نمیدونستم وگرنه همون یکی برام بس بود 

قضیه اینه که من نمیدونستم باردار شدم سر دومی چون شوهرم مشکل ناباروری داشت اولی رو با دارو اوردیم و ب ...

واااای عزیزم واقعا نمدونم چی بگم

عجب ادمیه خب چرا باید بدون مشورت همچی کاری کنه ،فدا سرت شده دیگع از این ب بعد محکم کاری کن انشالله ب سلامتی فارغ میشی

من بچه اولم دختر بود به دوممناخواسته بود و وقتی اولی هجده ماهه بود دومی ناخواسته ایجاد ش د خانمم با همین طرز فکر شما بدون کم و کاست تمام تلاششو کرد بچه رو بندازه شب و روز گریه میکرد ولی مننزاشتم این کارو بکنه بچه دوست داشتم و خانوادمو دوست داشتم ولی منم تو بچه داری کمک نمیکردم اتفاقا سر موضوع واکس هم همین داستان ها رو داشتیم وقتی بچه کسالت داشت میگفت بریم واکسن بزنیم خوب هر خری باشه میدونه باید بچه مریض نباشه که واکسن بهش بزنیم بههمین خاطر هی عقبش انداختم . دقیقا کپی برابر اصله زندگی ما خداکنه در ادامه مثل ما نشید چون میدونم بیشترین کسی که اسیب می بینه شوهر شماست

از ظ=طرفی ه م اون زمان من در خانواده ای بزرگ شده بودم که نگهداری از بچه برای مرد اصلا کسر منزلت به حساب می اومد خوب منم همونجوری یاد گرفته بودم و بلد نبودم والا ولی الان میدونم باید چطور رفتار کنم که دیگه دست و دلم به خوب رفتار کردن نمیره ازش نا امید شدم . من بلد نبودم واقعا بلد نبودم  وگرنه ادم بدی نبودم فقط بلد نبودم و فکر نمیکردم چیز مهمی باشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز