امشب خونه مامانم بودم ، مادربزرگمم خب سنش بالاست ولی اخلاق بابامُ میشناسه ورداشت با خنده به بابام که داشت میخندید گفت شما هرلحظه اخلاقتون یه جوره ... هممون بودیم بابامم عصبی شد ورداشت گفت شمام هرلحظه یه ادایی از خودت در میاری هی میگی مریضمُ فلان فقط بلدی نگرانمون کنی ...خیلی بد حرف زد بابام ، بیچاره مامانبزرگم فشارش چون پایین بود مونده بود خونه مامانم ، بابامم قهر کرد رفت خوابید ... بیچاره مامانم خیلی غصه خورد خیلی دوس داشتم دخالت کنم ولی هیچی نگفتم حالم خیلی بده خداروشکر شوهرم نبود وگرنه آبروم میرفت😭
دوس دارم خوب باشم و از زندگی لذت ببرم چون هزاران هزار آدم الان توی برزخ دارن به خدا التماس میکنن تا ثانیه ای به دنیا برشون گردونه ... دارم برای خوب بودن و خوب دیدن و بخشیدن تلاش میکنم
وای نگو که دلم خونه همیشه اینجوریه ...تازه مامانم تک بچه ست 😭
دوس دارم خوب باشم و از زندگی لذت ببرم چون هزاران هزار آدم الان توی برزخ دارن به خدا التماس میکنن تا ثانیه ای به دنیا برشون گردونه ... دارم برای خوب بودن و خوب دیدن و بخشیدن تلاش میکنم
پور من بد اخلاق نیست ولی خدا اون روزو نیاره مادر در مورد کس و کارش مسخرش کوچیک ترین انتقاد بکنه فورا عصبی میشه پدرم اخلاق خیلی بدش اینه دوس داره خودش و بچه هاش چیزی نداشته باشن فقط به برادرش و برادرزاده هاشو عموهاشو کس و کارش پول بده حرصم بالا گرفته دیگه از دستش اگه بابام نبود دوس داشتم خفش کنم نمیدونم مادرم این چند سال چطور تحملش کرده
آخه مامبزرگم همش یه بچه داره خیلی دقت میکنه رو رفتار. بابام ، بیچاره حالش که بد میشه نمیاد خونمون به خاطرِ بابام ...فقط همینُ نگفت که ... بیچاره مامانبزرگم میگفت رفتم بازار تو راه حالم بد. شد ، بابامم گفت اینقد سبکی که میری خیابون زن باید تو. خونه بشینه خیلی سبکی ، شمارو نمیدونم خدا چرا دنیا آورد ... دیگه واقعا جوش آوردم ... مامانمم اومد تو آشپزخونه آروم گریه میکرد بمیرم براش
دوس دارم خوب باشم و از زندگی لذت ببرم چون هزاران هزار آدم الان توی برزخ دارن به خدا التماس میکنن تا ثانیه ای به دنیا برشون گردونه ... دارم برای خوب بودن و خوب دیدن و بخشیدن تلاش میکنم