من مجرم حالا حالاهاااام به ازدواج فک نمیکنم، ولی حس میکنم زیاااادی کدبانو نیستم دیگه شورشو دراوردم. من حتی بلد نیستم ماشین لباسشویی روشن کنم.
اصن ازدواج به کنار پس فردا برم دانشگاه یا مستقل شم یا مجبور شم دیگه با خانواده زندگی نکنم به هردلیلی،چجوری بر بیام از پس خودم.. واقعا ناراحتم که از بچگی زرنگی نکردم حواسم باشه کی چیکار میکنه یادبگیرم؛ الانم به دلایلی اصلا و ابدا نمیتونم از مامانم کمک بگیرم تو این موارد،میخواستم فرنی درست کنم ولی حتی نمیدونم آرد برنج چه شکلیه،پریود شده بودم نمیدونستم حالا که نمیتونم از مامانم درخواست کنم یکاری کنه(دلیلی اینو خواهش میکنم نپرسید حال صحبت کردن راحبشو ندارم) باید چه کوفتی بخورم بهتر شم شما گفتید چایی و زنجبیل و دارچین؛ دنبال دارچین و زنجبیل گشتم نتونستم تشخیص بدم چون تا حالااصن دست نزدم به وسیله های اشپزخونه،حتی فلفل قرمزم نمیتونم بین ادویه ها تشخیص بدم،حتی زردچوبه ام به سختی میفهمم چیه،آشپزی که بماااند.. اون روز یکی داشت میگفت واسه پریود کاچی درست کن گفتم بلد نیستم تا حالا درست نکردم چن دیقه بعد داشت میگفت واسه نمیدونم چی نعنا رو خشک کن بعد خندید گفت نعنادو که بلدی خشک کنی؟حالا بماند ک اصن نمیدونم نعنا چ شکلیه چ برسه بدونم چجوری خشک کنم. در اخرم گفت فک کنم از فصا اومدی هاا، چن روز که واقعا داغون بودم و تازه کم کم ب خودم اومدم که وااای چرا اینجوریم. حتی تو گوگل نوشته بود زعفرون دم کرده به فرنی بزنید و من نمیدونستم زعفرون رو چجوری باید دم کرد،بابت این موضوع ناراحتم، حس میکنم از من در آینده که مستقل شم یا ازدواج بکنم یا حتی نکنم . زن بی عرضه و بی سلیقه ای ازم میسازه، برفرض اصن ازدواج نکنم. خیلی زشته که یه زن گنده نتونه تشخیص بده رب کی سرخ شده!
اینا تو ذهنم بود گفتم به شمام بگم راحت شم یکم اگه تجربه ای دارید یا نصیحتی؛ من سراپااا گوشم🤍