2777
2789

لطفا بگین کار درستیه؟  دو سال ازش بزرگترم خیلی دوستم داره نمیدونم چیکار کنم 

اگه اخلاقش خوبه و با هم تفاهم دارین کار درستیه 

💞 تو خنکی اون ور بالشتی، چایی بعد کاری، سیگار نیمه شبی، تو اولین بارون پاییزی، بغل  شدن وسط گریه ای، بوی خاک بارون خورده ای، تو شیرینی اولین حقوقی، بوی خوب لباس نویی، تو بوی یاسی، آب رو آتیشی، رنگین کمون بعد بارونی، تو مجموع احوالات خوب جهانی.💞

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن زیره "رژیم فستینگ "گرفته

عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم رژیم فستینگ بگیرم. سریع دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف خوب هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

پسر ۲۲ ساله باید به عنوان سنگین‌ترین کار زندگیش، روزی چهار تا تخم مرغ آب پز بخوره نهایتا ۳۰ تا جلوبازو دمبل بزنه

پسر ۲۲ ساله رو چه به ازدواج؟

تازه دو سالم کوچیک تر باشه ازت

تو ۳۲ بودی اون ۳۰ مسئله ای نبودا

ولی توی دهه ۲۰ زندگی هر یک سال ۵ سال حساب میشه، دو سال کوچیکتر بودن طرف خیلیه 

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

نمیدونم والا من پسر ۲۲ساله رو مناسب دوست شدن هم نمیبینم.بچه ان به طور کلی.

ولی خوب به خیلی شرایط بستگی داره

دوست من همکلاسی ۲۲سالش آمد خواستگاری باباش کلی شرط گذاشت پسره ۲۳ برگشت با انجام همه شرط ها ....

منظورم اینه باید ببینی میشه روش حساب کرد؟ 

هوفف بخدا نمیدونم خودمم دوسش دارم

دوست داشتن که نشد دلیل

بشین زندگیتو بکن دختر خوب ۲۲ ساله تنبونشو تنهایی بتونه بکشه بالا باید بهش افتخار کنی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
۲۲ سال کمه ینی ؟چجور دل بکنم ازش آخه

نه زیاده😐😐😐


دل نکندی هم نکن ولی ازدواج نکن

چه وقت ازدواجه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792