محکم زده رو بازوش الان خودش عذاب وجدان گرفته از بابامم عذرخواهی کرده اما بابا میگ نمیبخشمت باید از خونه بری دارم سکته میکنم ب خدا حالم خوب نیست بی قرارم میترسم برادرم از خونه بره معتادش کنن بکشنش دارم دق میکنم
وای نزار بره داداشت
برادرتو ی مدت خونرو ترک کن خونه عمو دایی جایی بره تا عصبانیت بابات کم شه
چن سالشه؟؟؟نزارید بره ب بابات لطفا اروم باشه تو عصبانیت حرف نزنه
اگ ببخشه دوباره تکرار میشه
بگید باید جبران کنی بمونی
پدرمادرای ما مثل الان شرایط زندگیشون راحت نبوده با کلی سختی بچه بزرگ کردن بچه رو پدرومادر دست بلند کنه پس بچه های ما باید مارو با اردنگی بندازن بیرون
داداشت چندسالشه؟؟
بگو برو دست پدرتو ببوس یه گل بخر از دلش دربیار باباها خیلی دل نازکن زود قبول میکنن
کاش بابای منم زنده بود 😭💔
فعلا بابا عصبی هستن فردا اوکی میشن
تصور اون لحظه دردناکه برای غرور پدرت و دل مادرت دلم گرفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز