داداش پست فطرت منم میگفت بری دانشگاه سرتو میزارم لب باغچه و میبرم تا دستو پا بزنی و بمیری... نباید پشت ماشین بشینی... میخاستم برم عروسی با چادرم بودما اما رژ زده بودم جوری منو کتک زد از ذهنم پاک نمیشه... مامان بابامم ذوقشوووو میکردن.
نه گذاشتن به وقتش درس بخونم . منی که عاشق درس و پیشرفت بودم.
نه سرکار برم.
سنم رفت بالا مجرد موندم. بیکار بیبار.
همون داداشم زن گرفت و زنش ازاد از هفت دولت!!! سر لخت بره بیرون و ماشین انداخت زیر پاش...
یادشم نیست خواهر رو دنیا داره!!!! فقط منو بدبخت کرد. جوابش با خدا.
من بی عرضگی کردم. تو نکن. از طریق بزرگترای فامیل. از طریق قانون. وارد شو از حقت از زندگیت دفاع کن. خدا میدونه اگه فهم الانمو داشتم میزاشتم خونم ریخته بشه اما نمیزاشتم پست فطرتا زندگیمو به بن بست برسون.
دیگه تو این سن نه شغل پیدا اینده دار پیدا میکنم نه اعصاب درس دارم.
از حقت دفاع کن
چون چند سال دیگه خودش زنش لهت میکنن.