آدم پاینبدی هستم به تمام مناسبتهایی که روزهای خوبم رو بهم یادآوری میکنه.
تولد دخترهام
سالگرد ازدواجم
روز مادر
و الی آخر
به اندازهی پایبند بودنم،بی توقعم
دوست دارم من کسی باشم که همیشه توی وجودم دنبال بهونه برای شاد کردن عزیزانم میگردم
۷ سال هر سال من یادم موند و اول دوتایی و بعد هم سه تایی جشن گرفتیم،امسال چهارنفره هستیم ولی من توی عجیبترین روزهای زندگیمم
دنبال پیشرفت شغلی،دنبال راهی برای خلاص شدن از فکر مادر برتر بودن و قبول اینکه منم انسانم و حق دارم که اشتباه کنم،دنبال یاد گرفتن و یاد دادن به دوتا فرشته که تصمیم گرفتیم به وجودشون بیاریم و تمام وجود ما بشن…
امسال یادم بود که ۸ ساله شدیم
ولی یادم رفته بود که چقدر ممنون حضور همسرم هستم.
کسی که بهم یاد داد عشق چیه
کسی که بهم یاد داد که همه شبیه پدرم نیستن و من میتونم بهش اعتماد کنم
کسی که وقتی یادم رفته بود روزی آرزوی گرفتن دکتری داشتم،بهم یادآوری کرد و پا به پای من برای مصاحبه و نوشتن رساله همراهم بود
و از همه مهمتر کسی که بهم یاد داد چقدر پدر خوب داشتن مهمه
خوشحالم از انتخابم
به خودم قول دادم محبت پدریای که تجربه نکردم رو دخترهام تجربه کنن
و امروز اعتراف میکنم همسرم والد بهتریه تا من
یادم رفت و روی تخت دراز کشیدم و خوابم برد
وقتی بیدار شدم و گوشیم رو چک کردم
این پیام رو دیدم
«تو در من جریان داری،خیلی مبارکیم عزیزم❤️»
و این قشنگترین جشن این هشت سال بود
چون بهم یادآوری کرد ما در هم جریان داریم…
بمونه به یادگار از امسال