2777
2789

مثلا اون شخص تصادف کنه مریض بشه یه بلایی سرشش بیاد کلا و تو از حسادت خوشحال شی؟ بعدن کارما نگرفتتون اگ خوشحال شدین؟

خوشحال نمیشم صادقانه

میگن ادمارو از بدیای گذشتش قضاوت نکن شاید سحر توبه کرده باشه اما من میگم ادمارو از خوبیای گذشتشون نشناسید ممکنه همین امروز صب کثیف شده باشه، میدونی بحثه روحه.****تتلو****          بیخودی گردن من ننداز ک تو ذاتت خراب بود از اولشم حست یه حس کاذب برام بود از سر شب تا دم صب فقط ی پایه برا دود انقده بد ک عادی و سرد میشدی دائم برام زود      ❤️کار بر no aks هستم❤️   

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

توی ناراحتی خیلی بد کسی رو خواستم حتی به مرگش راضی بودم

اما اگه دشمنم خار به پاش بره ناراحت میشم

هیچوقت از ناراحتی کسی مخصوصا جسمی و مریضی خوشحال نشدم

البته که کارما میگه بد بخواهی بد میخوام برات

زمان مجردی یک پسری در مورد من ب دروغ حرف زده بود و گفته بود من بهش تج.او.ز گروهی کردیم نفر اول خودم بودم ک پرده شو برداشتم خونش و در آوردم و اون دیگ دختر نیس و الان براش عادی شده و خرابه با همه هس الان ۳ بار تا حالا زن گرفته ۳ تا زنش هم طلاق گرفتن چون زن اولش خیانت ج.ن.سی ازش دید با چشاش  طلاق گرفت دومی هم همینطور سومی هم زنش شد با این ت.ف.او.ت ک گروهی ۱۲ نفره ک یکیش پسرعمم بود بهش ت.ج.ا.و.ز کرده بودن و پلیس گرفت همه پسرا فرار کردن حتی  از شهرمون رفته بود و این و پشت در بود و ل.خت بود وقت نشده بود لباساشو بپوشه و پشت در قائم شده بود خلاصه گرفتنش و دختره رو هم گرفتن و تو زندان بعد از گذشت  ۴ ماه از زندان دیدن دختره ک بارداره  و آزمایش گرفته بودن  بچه مال این پسره نبود چون عقیم بوده  خلاصه  دوستای دیگش و پیدا نکردن  و مجبور کردن با هم عقد کنن مهریه یک دست و دوپا .......خلاصه  بچه هم دنیا میاد و یک پسر دنیا میاره ....اما بعد گذشت ۲ سال زنش توافقی طلاق میگیره چون یک خونه رو ب نام زنه زد دوتا ماشینشون ب نام زنه میزنه و پول نقدی زیاد هم میگیره و حضانت پسره رو هم ب پسره میده ک دیگ کسی حاضر نشه بخاطر بچه باهاش ازدواج کنه و همینطور شد الان بچش ۱۴ سالشه هنو پسره دیگ زن نگرفت چون ۳ تا زن گرفته بود و حاضر نشدن بمونن و زندگی کنن طلاق گرفتن و همه فهمیدن عقیمه .....و معتاد شد بعد این جریانات ........



میدونین چون خواستگار خواهرم بود و خواهرم نگرفتش تحقیر شده بود



با حرفی ک درباره من در آورده بود خواست انتقام بگیره خودش ب خواهرم گفته بود پارسال....چون تو منو نگرفتی خواستم انتقام بگیرم





منم چند ماه پیش دیدمش گفتم ببین کارما با زندگیت چیکار کرد تو شهر کوچیک آبروی منو بردی الان معتاد و وضع داغونی داری  ما ۵ تا خواهر خوشبختیم و بهترین شوهر و زندگی رو داریم اما تو .....میبینی زمین چقدر گرده؟؟؟؟؟؟





هیچی اندازه بردن آبروی کسی مخصوصا دختر تو خونه و مجرد آدمو زمین نمیزنه ....و من الان خیلی خیلی خوشحااااالممممم

.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز