خانمهای با سواد و با آگاهی بالا بیان داخل

عزيزان،ميشه لطفا تاپيك اولم رو گزارش بزنيد. 

لطفاااا. 

باهاش صحبت کن آرومش کن کمکش کن گذشته اشو فراموش کنه

باهاش حرف بزن ، بعدا وقت برای دلداری دادن خودت هست ، اول روحیه همسرت رو اوکی کن چون تنها کسی که میتونه حال خودت رو خوب کنه اونه !

همسر منم قبل من سه سال باکسی بود که خانوادش راضی به ازدواجشون نشدن ولی شوهرم بارها میگه خداروشکر با اون ازدواج نکردم.توهم باهاش حرف بزن باهاش رفیق باش 

مردی که عاشق کس دیگه س هیچ وقت فراموشش نمیکنه با من حرف بزن اروم کن چیه یاد زخمش افتاده نه ، میگه چرا بام ازدواج نکرد چرا باهم اینکارو کرد اگه اینکارو نمیکرد الان باهم زیر یه سقف بودیم .شما باید اهمیت ندی چون دونسته باهاش ازدواج کردی غم عشق خودشو التبام میده با گریه و زاری و ناراحتی خواب دوباره میره روال قبل .

همسرت مشخصه دوستت داره که ازت کمک میخواد

وگرنه حرفاشو به کس دیگه ای میزد 

بنظرم حتما پیش یه مشاور برید...

نگا بشین باهاش حرف بزن بگو فک کن من اصلا همسرت نیستم فک رفیقتم. و توهم داغ نکن اصلاا حتی اگه گف باهاش همخواب شده بگو هرچی بوده و نیست رو بهم بگوتا باهم واسه همیشه ببندیم این قضیه رو و توهم واقعا حرفاشو گوش کردی به بعدش اصلا به روش نیار وقتی تعریف میکرد از قضیشون تو هم از شوهرت طرفداری کن هم از اون به هرحال اون دختر ازدواج کرده الان.بذار حرف بزنه حتی اگه گریه هم کرد بذار بکنه ولی تو به بعد فقط سیاست داشته باش کنارش باش هی قربون صدقش برو بگو قربونت بشم که انقدر سختی کشیدی ولی بگو اون قضیه تموم شدس الان فقط منو توییم باید زندگیمونو بسازیم ما قراره بچه دار بشم تو قراره الگوی بچمون بشی بهش بگو من تورو انقدر قوی میبینم اگه جایی خوردم به بن بست اول تورو پشت خودم میبینم بهش قدرت بده با حرفات