یه مدت مشکلاتی داشتیم
من افسررگی دارم تقریبا شدید شده دارو اثر خاصی نداره
خونم بهم ریخته س خودمم خیلی کم حوصله م
دیدیم دکتر اثر نداره رفتیم دعا نویس
یه دعا داد غسل کنم
خلاصه از قبل ناراحتی داشتیم برای شرایط
میگه تنبلی
میگم از بیماریمه انرژی ندارم ولی زیاد باور نداره
میگه ذاتت تنبله
سرشب دعا رو برداشتم باطل اسحر بود اومدم بخونمش ببینم توش چی نوشته آخه
خیلی خطش بدبود
دخترم اومد کنارم گفت چیه یهو برگه رو از دستم کشید نگاه کرد
کلا اخلافش اینجوریه گوشی هم زیاد از دستم میگیره
دعواش هم کردن زیاد گوش نمیده
شوهرم شروع کرد فحش ناموس بد خیلی بد بهم داد
دخترم فرار کرد اتاق
گفت حرومزاده ای و ...
چرا دعا دادی بچه سنگینیش میفته روی بچه
من واقعا نمیدونستم
ولی ول کن نبود فحش زشت
بعد هم گفت فردا به خانوادت میگم دیگه نمیکشم طلاق
الان ناراحتیم اینه مادرم مریضه
میخوام صبح بهش بگم به خانوادم نگه خودمون بریم درخواست طلاق بدیم
میدونم چون بیمارم همه حق تو دادگاه به اون میدن
ولی خدایی مرد خوبی نیست
خسیس دست بزن به شدت بد دهن و عصبی
اما به خاطر افسردگیم زبون کوتاهم
التماس دعا دارم
امام حسین دست همهمون بگیره
یه صلوات مهمونم میکنین لطفا