2777
2789
عنوان

فروشنده قصد خیر داشت ولی تر زد بهم

365 بازدید | 22 پست

قضیه برا پنج سال پیشه .آقا اوضاع مالی ما خوب نبود و نیست همچنان 

اون موقع هم شوهرم خیلی دل سنگ بود بهم پول نمی‌داد خیلی پیش میومد میرفتم خرید بعد موقع کارت کشیدن می‌گفت موجودی ناکافی من از خجالت آب میشدم میرفتم زمین.چون برا کارتم پیامک هم نیومد

خلاصه هوس پیتزا کرده بودم بد جووور

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

کامل گفت یکی لایک کنه

فقط 29 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

_بیا از این سیاره یواشکی برویم.فضای خالی بین ستارگان از همه جا برایمان امن تر است🫧.คՈɿɱ

رفتم بخرم .فکر کردم گفتم بزار بگم کم بده من زیاد لازم ندارم ک پولش کم بشه نزنه موجودی ناکافی .

فروشنده مشغول حرف زدن بود هی هوایش نبود زیاد می‌ریخت😫دو سه دفعه تاکید کردم زیاد نریز 

یهو برگشت گفت مثلا 80 تومن شد اگر زیاده کم کنم ؟ 

گفتم نه 

گفت حالا بردی استفاده کردی زیاد اومد بیا پسش بده پولتو پس میدم 🙁

آقا قلبم داشت از جا کنده میشد 

هی ب رفیقش هم می‌گفت نگاه با مردم چیکار کردن و فلان

رفتم بخرم .فکر کردم گفتم بزار بگم کم بده من زیاد لازم ندارم ک پولش کم بشه نزنه موجودی ناکافی .فروشند ...

عزیزم حتما شوهرت نداشته

من ی مادرم ی زن که تمام دغدغه اش بچه اش امیدوارم هیچ پدرومادری امتحان نشه  الهم صل ال محمدوال محمد و عجل فرجهم

رفیقش هم تاید میکرد آره و فلان 

اصلا ی لحظه فکر نکردن من دارم آب میشم اونجا .

یکی از وحشتناک ترین خاطرهامه

نگاهشون پر از ترحم بود 😢

منی ک تا یکسال قبلش خونه بابام همه چی برام فراهم بود

رفیقش هم تاید میکرد آره و فلان اصلا ی لحظه فکر نکردن من دارم آب میشم اونجا .یکی از وحشتناک ترین خاطر ...

بهش میگفتی بخاطر پولش نیست زیاد میاد استفاده نمیشه اسراف میشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز