من دوسال با این آقا بودم به قصد ازدواج، خانوادها باهم اشنا شدن، هرچند از لحاظ فرهنگی واقعا پایینتر بودن به دلایلی که نمیتونم بگم اما از همون اول بنا گذاشتن به مخالفت زیاد و توهین کردن من اما بازم بخاطرش کوتاه اومدم و صبر کردم گفت راضیشون میکنم اما هیچ تلاشی نکرد فقط ادعا و وعده وعید و منو الکی امیدوار میکرد با همه نداریاش ساختم و هیچوقت هیچی ازش نخواستم خودشم میدونست و همیشه میگفت تو قدردانی و کم توقع همیشه براش بهترین بودم صد بودم اما تلاش نکرد برام اونقدر که مجبور شدم تموم کنم حتی خانوادش دعای جدایی گرفتن برامون خیلی قلبم شکسته حس میکنم در حقم ظلم شده، من تمام وجودمو براش گذاشتم حس میکنم دیگه عاشق نمیشم.
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.