2777
2789

یه خانمی تو آشناهامون هست که 25 سالشه 

بخاطر دعوا و لج و لجبازی های مداوم از شوهرش توافقی جدا شدن 

خونه ای که همسرش ساخته بود رو هم بالا کشید 

حالا الان 4 سال بعد از طلاقش با یه آقایی که یه پسر ۷ ساله داره ازدواج کرده 

وضع مالی پسره تقریبا خوبه و خیلی پست میزاره از زندگیش 

به نظرتون واقعا خوشبخته یا تظاهره؟؟ 

سخت نیست بچه یه خانمه دیگه رو بزرگ کردن 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن زیره "رژیم فستینگ "گرفته

عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم رژیم فستینگ بگیرم. سریع دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف خوب هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

لطفا برای محمدصادق دعا کنید . بیماری لاعلاج داره.

در زمان حضرت موسی (ع) یک زن پاک سرشت نزد حضرت موسی (ع) آمد و به او گفت: ای پیامبر خدا برای من دعا کن که خدا به من فرزندی صالح عطا کند تا قلبم را شاد کند. حضرت موسی دعا کرد، ندا آمد: ای موسی آن زن را عقیم آفریدیم. حضرت موسی به زن گفت: خداوند فرمودند که شما را عقیم آفریده. زن یکسال بعد آمد و مجددا از حضرت موسی خواست که دعا کند تا خداوند متعال به او فرزند صالح عطا کند. حضرت موسی دوباره دعا کرد. خداوند مجددا فرمود: ما این زن را نازا آفریده ایم. بعد از یکسال حضرت موسی زن را دید که یک کودک در آغوش دارد. از او پرسید: این فرزند کیست؟ آن زن گفت: فرزند من است. حضرت موسی به خدا عرض کرد: بارالها، چگونه این زن فرزند دارد در حالیکه عقیم است؟؟خداوند فرمود: موسی هر بار که به او گفتم: عقیم، او مرا رحیم خواند. پس رحمت من بر تقدیر و سرنوشت پیشی گرفت و به او فرزند عطا کردم. 

نمیدونم.اما زن عموی من اولش پسرعمومو تحویل گرفت ولی بعدها چنان کتکش زد و کشون کشون روزمین بردش که دستوپاش همش زخم شد اونم بخاطر شب ادراری که داشت و دیگه اجازه نداد پاشو‌بذاره خونه اش بیچاره پسرعموم نه مادرش تحویلش گرفت نه باباش اخرش خونه مادربزرگم‌موند 

دخترم همه ی زندگیمه 

دخترداییم وهمسرش از هم جدا میشن دوتا بچه داشتن بچه هارو شوهره برمیداره شوهره ازدواج میکنه پنج ساله بااون همسرش ودوتا بچه هاش خوشبختن پولدارهم هست ینی از همون روز اول به خانمه گفته بچه هام خط قرمز منن

زن همسایمون اومد و مادر ۴تا بچه یتیم شد

از گل کمتر نمیتونست به بچه ها بگه.چون مرد گفته بود اذیت کنی فورا باید بری

زن‌هم از ازدواج اولش یه بچه داشت که پیش شوهرش بود.ازین شوهرم‌یه بچه

میگفت یه بچم رو مجبور شدم رها کنم.دیگه جوری زندگی میکنم‌که این یکی نشه مثل اولی

الان‌ماشاالله دختر خانم ۲۰سالش

خدایا شکرت واسه این فرشته ای که بهم دادی
دختردایی ت خوشبخته؟

دخترداییم ازدواج نکرد اون موفقه وخیلی خوشه برا خودش کلی دوست ورفیق وخوش گذرونی میکنه شغلشم که دیجی تو مراسمای عقدوعروسی دلیل طلاقشون هم خیانت همسرش باهمین خانمه که الان زنش شده 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792