از ماشین پیاده شدیم و خواستیم بریم مغازه از عرض پیاده رو ،پسرم از جلوم رفت و دیدم یک آقای ازون طرف داره میاد دستم سپر کردم برای پسرم که نخوره بهش ، اون آقا پسرم از زیر بغلش گرفت گذاشت اون سمت که بره باز از زیر بغلش گرفت گذاشت این طرفی و رفت یعنی سمت مغازه و بیرون ، کلا تو یک دقیقه طول کشید منم مثل ماست نگاه کردم هیچی هم نگفتم شما بودید چیکار میکردبد،مثلا یکبار میذاشت اون طرف میگفتم خب خواسته نخوره بهش ولی چرا دوبار اینکار کرد