پارتنرم رفیق داییمه ک چند ماه پیش فوت شده
همون موقع داییم بهم گفت پسر خوبیه میتونستم برم یقشو بگیرم برم بگم چرا خواهرزاده منو دوست داری ولی چون پسر سالم و کاری هستش نمیخوام بعدا خواهرزادم گیر یکی بیوفته که اخلاق نداره خودم بعدا با مامانت اینا برا خواستگاری حرف میزنم ک توی مدت خیلی کوتاهی داییم فوت شد🥲
با داییم خیلی صمیمی بودم داییم خیلیییی قبولش داشت
چند باری پیشش تعریف پارتنرمو کردم میگم یادته فلانی رفیق دایی الان مدیر فلان قسمته و چکار میکنه تو اینستا دیدم
نمیدونم چطوری به مامانم بگم که الان من با فلانی توی رابطه ام و قصدمون جدیه میخواد باهات حرف بزنه
امروز تا نصفه ی چیزایی گفتم بابام اومد ادامه ندادم
نمیدونم اگه بگم دایی خبر داشته گیر میده یا نه
یکم مخالف روابط با جنس مخالفه
خودم میخوام بهش بگم چون همیشه تاکید داره بیا حرف دلتو به خودم بزن