همکارشوهرمه چن سالی باهم رفت وآمد داریم
خانومش زنگ زد ک میایم خونتون ولی مرغ میگیریم کباب کنیم بقیه شو تودرست کن. اومدن خونه ما
من برنج دم کردم وبقیه مخلفات
ازوقتی اومدن دخترش ۶سالشه هی میگفت مرغ خودمونه ونمیزاشت شوهرم سیخ بگیره زن وشوهرم هیچی نمیگفتن ومیخندیدن شوهره میگفت اره بابا مال خودمونه دیگه😐
خیلیم کم بود
ماچیزی نخوردیم زیادآخرسفره دیدم یه ظرف آورده بود همه رو جم کرد داخلش درشم بست
منم دیدم اینا خیلی گشنه ن بقیه برنج وته چین وسالادو جم کردم براشون گفتم ببر اونارم برد😁
هی میگفت دخترم شب گشنه ش میشه واسه اون میخام