تو روبیکا انه معلوم نیست داره چکار میکنه
اونوقت من بهش زنگ زدم جواب نمیداد
اومد خونه گفتم زنگ زدم چرا جواب ندادی
گفت نتونستم ، گفتم اهااا معلوم نیست سرت کجا گرم بوده نتوسنتی جواب بدی
گفت نه بابا داشتم با رفیقم حرف میزدم ،گفتم حرف میزدی یا چت میکردی😒😒😒چی میگفتی تموم نمیشد ، اونم دیگ چیزی نگفت ، چون میدونه من عصبی بشم ،کنترل ناپذیرم
این فقط یه مثاله ، هرشب وقتی خوابه میرم گوشیشو چک میکنم یبار یه پروف پیدا کردم عکس یه دختر کوچیکی بود ، فرداش بهش زنگ زدم ی مردی برداشت ، بازم خیالم راحت نشد چند وقت بعدش بازم با شماره دوستم بهش زنگیدم همون مرده برداشت ، اما بعدش شک داشتم زن باشه و گوشیو داده باشه به برادر یا شوهرش ، رفتم به بابام گفتم گفت این بچه دوستمه و فلان ((هنوزم شک دارم)) البته دیگه چیزی پیدا نکردم ،حتی گاهی شک میکنم نکنه گوشی مخفی یا زن و بچه مخفی داشته باشه پنهان کنه.
وقتی زنگ میزنم مشغولع به این فکر میکنم که کیه که اینقد داره طولش میده
یا مثلا عطر میزنه میره بیرون حالم بد میشه فکر بد میاد سراغم
و دیگه الان فهمیده بدم میاد جلو من عطر نمیزنه اما مطمعنم تو ماشینش یکی داره
یبارم یه اسپری خوشبو کننده تو ماشین پیدا کردم ،گفت اینو میزنم ماشین خوشبو بشه جلو مردم زشته ، (اسنپ کار میکنه)
شک و بدبینی نسبت به دوستام و کل خانواده و حتی افراد غریبه هم دارم
خیلی احساس بدیه ، بنظرتون چکار کنم ؟؟
برم دکتر برام پرونده درست نمیکنن؟؟
اینم بگم این بیماری و شک داشتن ارثیه ، دوتا از خاله هام و یکی از داییام همینن اما من بدتر از اونام. خیلی افکار منفی و بدبینی داره روانمو بهم میریزه.💔