من این روزا بشدتتت خوابای عجیب و غریب میبینم
دیشب دیدم که کسی که دوسش دارم و رسیدن بهش سخته البته ازدواج کرده و خونه ماس ولی خب من ناراحت و اینا نبودم از دستش انگار برام عادی بود
بعد حوصلم خیلی سر میرف هی با خودم میگفت علی چرا با نامزدش نمیره بیرون؟ اوسکولنااا
بعد پاشدم رفتم به پسره گفتم بیا تو سه تایی بریم بیرون اونم خیلی مهربون و لطف قبول کرد خلاصه من اومدم لباس بپوشم که برم باهاشون تو خونمون اتاق نداشتیم بعد بابام نمیزاشت که بپوشم همش با شوخی اذیت میکرد مثلا میخواست بدنمو ببینه منم خودمو جرررررر میدادم و میگفتم منتظرمن بزار برم
وای توروخدا بکید یعنی چی اخه😭😭