ببینید بچه ها من کلا اهل کار کردن نیستم با اینک ۲۳ سالمه نه تو خونه غذا پختمنه ظرف شستم نه جارو پارو هیچیه هیچی.....
ولی. سه هفته اس به مامانم کمک میکنم چون دستاش درد میکنه ینی رسمن من اولین کارای زندگیمو دارم میکنم چه پختن غذا چه ظرف شستن چه هرچی....
حالا خونه رو میکنم مث دسته گل نمیزارم حتی یذره هم کثیف شه جایی تمیز میکنم حتی از مامانم تمیز تر حالا بابام یدونه زیر استکان شکوندم ( هی تیکه ی اون زیر استکانو میزنه ، یبار دیگ خیلییی قبلاا( دوسال پیش)یدونه رب انار شکوندم ....) هی میگ این دختر همه چیو میشکونه دیگ نمیشه که اینکه همش چیز میشکونه.....
یا میاد ت اشپز خونه کافیه مثلا یه ظرف کثیف ببینه غر غر میکنه( درصورتی ک من درجا میشورم)
حالا من تشکر نمیخام ولی غر ک میزنه برا منی ک تاحالا کار مکرذم خیلی سخته کار کردن غر زدن جونمو میگیره انگیزه کاری ندارم
نمیدونم چشه
رومخمه
همیشه هم قبل اینک این ۳ هفته رو کار کنم دخترای مردم ک کارین میکوبید رو سرم فک کردم الان دیگ قانع بشه دیدم نه مث یه وظیفه میدونه اینکارارو 🥴