چه کارایی کردین چطور حالتون خوب شد بگین لطفا شاید خیلیا منتظر دیدن این تاپیک بودن
یه بار بود فقط،هنوزم ک هنوزه فراموشش نکردم😢نمیتونم
هیچ وقت فراموش نشدحتی الان که دارم ازدواج می کنم
فراموش نمیشه فقط با گذر زمان کنار میای ک دیگ نیست و تموم شده
یکسال تمام ضجر کشیدم ب معنای واقعیه کلمه، افسرده شدم از درس و زندگی افتادم اصن داغون شدم
تا اینک دیگ هرچی ازش داشتم دور ریختم عکسامونو پاک کردم از همه جام بلاکش کردم و ریمو و آنفالو
و بعنوان حرکت نهایی یکی رو جایگزینش کردم🚶🏻♀️
والا از همسرم ک شکست عشقی نخوردم چون فرصتش نبود
از درس و مدرسه یهو پریدم تو ازدواج
ولی از پسرم شکست عشقی خوردم
دو سالش بود
با باباش رفت داروخونه
اومد خونه سر میز برگشت گفت بابا من مامان آبی میخوام 😳🙄
ما موندیم چی میگه
یه کمپرس و جو کردیم
فهمیدیم دختری ک تو داروخونه کار میکرده ناخن ابی رنگ کاشته بوده و مانتو و کلا تیپ ابی داشته
از اون خیلی خوشش اومده
میگفت من مامان آبی میخوام
فرداش رفتم دختره رو دیدم
واقعا زیبا و نقاشی خداوند بود🤪😜🤣😁
فراموش نمی شه یه گوشه اون تح تحای دل می مونه فقط غم بادمی شه
هیچ وقت فراموش نکردم
مطمئن باش فراموش نمیشه هنوز حرفاش رقتارش تو ذهنمه 😭😭😭
آخرین بار برف میومد یادم نمیره ۱۷سالم بود
سرصف نونوایی رفتم وایسادم نفر اخریودم یهو یادش افتادم بدنم لرزید ن بخاطر خاطرات بلکه بخاطر سرمای هوا
ی صدایی درونم بهم گفت اگه الان باهاش ازدواج میکردی تو این سرما علاوه بر سر صف وایسادن باید پول نون رو هم درمیآوردی
که کلا فراموش کردم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
