یا رسول الله...
تو که در سایه سار نامت خود را پیدا کرده ام؛
تو که در ظلّ آیین حضورت، مکتب بودنم را دانسته ام،
در تمام عمر از صلوات نام تو روییده ام و کنار دیوار حاجت به شوق شفاعت تو تکیه داده ام.
قصر آسمانی تو از من دور است، ولی دریغ نیست. می دانم...
قفل درهای افلاک را با عطر نامت به روی خود گشوده ام.
اکنون برایم شاخه گلی از صلح بفرست تا ایمان مرا در نقطه تأکید بنشاند ومرا به ادامه مسلمانی بی هراس باور دهد.
در این روزهای فرسودگی زمین تو اگر همسایه بشر بودی، آسمان تکه تکه بر سر مردمان آوار نمی شد.
من تشنه آن آب حیاتی که تویی
مدهوش شراب صلواتی که تویی
بیراهه و راه را نمی دانم هیچ
مؤمن شده ام به آن صراطی که تویی