خوب بوده دیگه من بودم پذیرایی ام مینداختم گردن شوهرم😀
می گم زشت نشد که نزاشتن شوهرم بره شام بخره من شام درست نکردم
به خدا خیلی خسته بودم
منم به خواهرشوهرم گفتم شما چرا تابستون و بهار که من سرم خلوته نمی ایید الان هوس مهمونی کردی البته به شوخی
خوب الان به نظرت کار خوبی کردی ....خوب یه امروز رو که خودت گفتی بیان از کارات میزدی
من اگ بودم حتما از بیرون میخریدم
من بودم حتما از بيرون شام ميگرفتم حتي اگه اونا ميگفتن سير هستن
منمدمادرشوهروبرادرشوهراشام مهمونم بودن
حالا اشكال نداره ولي من جاي شما بودم شوهرمو ميفرستادم شامو بخره
قبل از اومدنشون ازاشپزخونه غذا میگرفتید بعد میگفتی ببخشید هول هولکی پختم😊✌
اگه از قبل گفته بودن میان خب باید تدارک میدیدی یا نهایتا میگفتی که نیستم جمعه بیایین
من روم نميشه غذا درست نكنم يا اينكه به همسرم حتما زنگ ميزنم از بيرون بخره
عیب نداره دیگه گذشته ولی نباید میپرسیدی شوهرتو زود میفرستادی بخره بعد میگفتی دیر شده بود نتونستم شام درست کنم
خوب من بودم یا میگفتم جمعه تشریف بیارین یا سریع زنگ میزدم غذا بیارن
خستگی و گرفتاری یک روز شلوغ رو خوب درک میکنم اما خوشم نمیاد مهمون گرسنه از خونم بره در عین حال وسط هفته هم مهمون نمیپذیرم و همه میدونن کسی زنگ بزنه عذرخواهی میکنم و میگم اخر هفته منتظرتونم
