بیایید تعریف کنید من بدونم تنها نیستم بنظرم خیلی حس بدیه وقتی هیچ کاریش هم نمیتونیم بکنیم و توش چیزهایی نوشتیم که دوست نداشتیم اون طرف بخونه
به شوهرم میخاستم پیام بدم داریم میریم خونه بابام دوستت دارم❤️ب جاریم ک کنارم ایستاده بود پیامو دادم
ی نگاه بهم کرد و از خنده منفجر شد 🤭😂😂
برا شوهرم قربون صدقه نوشتم و فرستادم
بعد خیلی اتفاقی رفتم سر گوشیه مامانم .. دیدم اوه اوه پیامکو اشتباه برای مامان فرستادم ..
.شانس اوردم مامانم ندیده بود خخخخ سریع پاک کردم
یکبار یه پیام اشتباه دادم هنوز یادم می افته از خجالت میخوام بمیرم
با شوهرم دوست بودیم اسمش گوشیم زده بودم زندگیم بعد صبح بود چشمام خابالو
همیشه اون پیام میداد خواستم یکبار من صبح پیام بدم که یعنی زود بلند شدم پایین اسم همسرم معلم زبانم بود نوشته بودم زبان
به اون پیام دادم صبح بخیر عشقم دلم بغلت میخواد
پیام داد شقایق بغل چی وای باورت نمیشه بلند شدم تمام بدنم داغ کرده بود😅😅😅
بعد چند ساعت پیام دادم گوشی دست بچه فامیل بوده خواسته شوخی کنه من خجالت بکشم شرمنده استاد
ولی هنوز یادش می افتم میخوام بمیرم😅
رفتم تو پیوی استادم که شمارش رو کپی کنم بفرستم برا دوستم
اشتباهی فرستادم برای خودش و نوشتم اکبری(فامیلیش بدون هیچ پسوند و پیشوندی)
همون لحظه استادم پیاممو دید و نوشت *استاد اکبری😂😂😂
خیلی بد ضایع شدم
میخواستم به خواهرم پیام بدم شوخی شوخی فش نوشتم فرستادم برا بابام😅
بله یکبار
روز عروسیم ، صبح زود بجای اینکه به خواهرم بفرستم واسه شوهرم فرستادم
حالا پیام چی بود 😢
گفتم تو جشن حواستون باشه این رفته به فک و فامیلش گفته واسه ورودی بیان جلو بایستن( دوست نداشتم بیان چون خیلی ....) شوهرم خیلی بهش برخورد اما جمعش کردم دیگه
اینم بگم آخر سر تو جشنمون واسه ورودیمون نزدیک بود دعواشون بشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز