دیشب مامان بابام با ماشین ما رفتیم شام بیرون
بعد شوهرم لاستیک ماشینش عوض کرده بود ۱۵ ت خریده بود اونم من راضی نبودم اون پول میتونس خیلی بهمون کمک کنه بخاطر ذوقش گفتم عب نداره بگیر،لاستیکای جدید باعث شده بود چاله ها خیلیی بد نشون بده و کمرو اذیت کنه بعد منم یه ماه پیش دیسکم مشکل پیدا کرده بود بابام بهش گفتن کسی ک راهنماییت کرده ازین رینگا بگیری بهت نگفته که اینجوری میشه پس بد راهنماییت کرده
خلاصه شوهرم ناراحت شد گف گرفتیم تا جوونیم استفاده کنیم باز سنمون بره بالا دیگه استفاده نمیکنیم
حالا بعد رسوندنشون بهم میگه بخاطر سنگین شدن وزن ماشین هی صدا میداده و چاله ها هم بد نشون میداده حالا بنده های خدا چقد وزن داشتن حداکثر جمعا ۱۳۰ کیلو، آدم بهش برمیخوره طرف مادرپدر خودش هزار بار سوار میکنه به ما که میرسه ماشینم سنگین شد و تو چاله افتادناش تقصیر وزن مادرپدر منه
خلاصه دیشب هیچی نگفتم که جوری نشه کلا با مامان بابام بیرون نیاد و خاطره بدی بشه ولی بنظرم بهش بگم احترامشون غیرمستقیمم نباید از بین ببری و حرفت زشت بوده بهتره
چجوری بگم بهتره؟