داشت میرفت پیش دوستش بهش گفتم وقتی برگشتی. نون. کنسرو ماهی.قرص مفنامیک و محافظ دندون برای بچه بگیر.بعد شمردم گفتم ببین کلا چهار قلم باید بخری. خودم کمردرد دارم چند وقته نمیتونم برم بیرون خرید کنم. عاغا رفته پیش دوستش ساعت ۱۱.۳۰ شب برگشته خونه.بادوتا بستی و ده تا جوراب مردونه😞😞
بهش میگم اون چهار قلمو خریدی؟ میگه اااااااااااااااااااااااااههههه یادم رفت😐
بهش گفتم چرا جوراباتو یادت نرفت لامصب😩😩😩
خیلی حرفه بخدا ده جفت جورابو رفته خریده اما اونایی ک احتیاج بوده رو نگرفته چی بگم اب بشع بره زیر زمین؟