2737
2734
عنوان

مامانایی که بچه زیر دوسال دارین

202 بازدید | 14 پست

چندروز پیش خونه دوستم بودم بچش تقریبا یک سال و نیم کمتر میشه ما تو اتاق بودیم داشت لباسی که خریده بود نشونم میداد و بچش گذاشته بود تو پذیرایی رو تشک به حالت دراز کشیده 

دوستم داشت از توی کمدش لباساش نشونم میداد منم رفتم ببینم بچش خوابیده دیدم بچشش مات شده به دیواری که روبه روشه انگشتش گذاشته تو دهنش و کر کر در حال خندیدن از این خنده های لطیف بچه گونه که خیلی نمکه .روم نشد به دوستم چیزی بگم بنظرتون علت خندش چی بود ؟ 

یعنی چی دیده بود میخندید روی دیوار که چیزی نبود


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738

وای ترسیدم...

یبار بر عکس این اتفاق واسه خواهر زاده ی همسرم افتاد...تو تالار بودیم ک بچه اش نگاه دیوار میکرد و میترسید و جیغ میکشیدِ...هر چی میکفتیم چیه دوباره روشو برمیگردوند ب دیوار زل میزد و جیغ میکشید...بچه هم زیر دو سال بود

من خانه ام را پر از رنگ میکنم...پر از عطر زندگی...نان گرم میکنم ...گل میخرم و شعر مینویسم...و باور دارم کلام فروغ را که زندگی یعنی همین بهانه های کوچک خوشبختی .... .
وای ترسیدم... یبار بر عکس این اتفاق واسه خواهر زاده ی همسرم افتاد...تو تالار بودیم ک بچه اش نگاه دی ...

منم  يه چيزي تو اين مايه ها شنيدم درباره ي يكي واسه همين منم ترسيدم

❤️تکه ای از من نیستی،تمام منی،دوستت دارم همسر عزیزم❤️

منم  یه دفعه با پسرم تنها بودم خونه مامانم اینا بزرگه.دیدم داره پشت سر منو نگاه میکنه.انقدر ترسیدم که نگو

زندگی رو زیاد جدی نگیر ، چون تهش زنده ازش بیرون نمیای💚💚 وقتی می خندی مثل رویایی.کاش خودت می دیدی که چقدر زیبایی.....پسرم💚💚
چي؟

بچه ي دوست دخترعمم شبا سر يه ساعت خاصي به يه جا نگاه ميكرد هي جيغ مي زده و گريه ميكرده البته نمي دونم راست يا دروغشو

❤️تکه ای از من نیستی،تمام منی،دوستت دارم همسر عزیزم❤️
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز