اوي از همه بگم كه شوهرم چندين ساله كه تنها داماد خانوادمون هست، منم فقط همين يه خواهر رو دارم
وقتي من ازدواج كردم خواهرم خيلي كوچيك بود
الان برا خودش خانومي شده و ازدواج كرده
موضوع اينه كه شوهرم هميشه بهش ميگفت اگه يه روزي ازدواج كني من خيلي از باجناق بدم مياد ، يعني هميشه اين حرفو پيش همه گفت
حتا يبار پيش خالم گفت باجناق غيرقابل تحمل هست البته موقعي گفته كه خواهرم مجرد بود