26 سالمه و یک سال و سه ماهه تو قدام هستم و تو این مدت حسابی کلومیفن و لتروزول خوردم
همه حقوقم هم خرج ازمایش و دکتر کردم
دکتر البرزی و ابطحی و سرور و قاسم پور و ... (شیراز) رفتم
شوهرم از خودم 11 سال بزرگتره و خیلی عجله داره برای بچه دار شدن
احساس ضعف میکنم در مقابلش
یک ساله تمامه تاپیک های نی نی سایت رو خوندم
خیلی خسته ام
این ماه باردار شدم (یعنی فقط تیتر بتام یکم بالا رفت حتی سونو هم هیچی نشون نداد ) ولی بعد 5 روز، دو هفته خونریزی داشتم و دکتر گفت شاید خارج رحمی بوده و دفع شده
دقیقا همین ماه که خدا بچه ام رو گرفت .خواهرم که یکسال بعد از متن عروسی کرده ، باردار شده
از نگاهها و حرفهای اطرافیان خسته ام
به هیچکسم نمیتونم درد و دل کنم
خیلی دلم گرفته
مامانم هم به جای حمایت از من مثله همه ی سال های عمرمون توجهش به خواهرمه و به من میگه تو یه آدم حسودی
خیلی برام حرفها و نگاهها خسته کننده است
هم باید سرکار برم برای خرج خونه هم فکر بچه باشم هم فکر شوهرداری
آزمایشامون مشکلی نداره ولی من بخاطر اضافه وزن تخمدان پلی کیستیک دارم و توی عکس رنگی که فرورودین گرفتم بهم گفتن لوله تخمدانهات بسته بوده .
بهم میگن به زور از خدا بچه خواستی این بلا سرت اومده !
واقعا نمیتونم بی خیالش بشم
چی کار کنم؟